Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه
برای مارکسیت-شونیستها پیشنهاد میکنم : مقوله ی «از خود بیگانگی» مارکس را خوب بشکافید ، خود را از شونیسم ، از مارکس گرایی، رها کنیند، بکوشید برای شناخت پدیده ها از مارکس یاری گیرید ولی در مارکس توفف نکنید. در چنین حالتی هم خود را آزاد میکنید و هم دیگران را. متوجه میشوید که «تابو» سازی هایتان از « ایران» نه تنها شما را به از خودبیگانگی، بل دیگران را به « بیگانگی از ایران»، رسانده است. راه حل رسیدن به « با خود یگانی» ست. و آنهم از راه رفع از خود بیگانگیها حاصل میشود. یعنی از شکستن تابوها. و تأکید بر آزادی در حق انتخاب. فردی و جمعی.
تبعیض دیده را بندهای شما، تابوهای شما به « بیگانگی از ایران» رسانده ، درک این مسئله مشکل است؟
رهایی انسان تبعیض دیده از همه ی قیود منفی شرط رسیدن او به آزادی ست. یعنی به « با خود یگانگی».

انسانیکه «با خود یگانگی » داشته باشد بهتر میتواند با دیگری «یگانگی» بسازد، تا انسانیکه دچار « بیگانگی از خیلی چیزهاست».
از جمله از ایران. ایرانی که عملا « کشتارگاه خلقهاست» ، مردمان حق دارند آنرا « بیگانه» با خود بدانند.

راه حل اینه که « حفظ ایران داوطلبانه است و نه به اجبار» .
شونیستها میگویند این یعنی « تجزیه و نابودی ایران»! اتفاقا عکس قضیه درست است این یعنی
«حفظ ایران با علاقه و آزادی». و قدم اول تولید عشق به همزیستی ست.
گام دوم اینه که « در داخل ایران همه ی حقوق و آزادیها و برابری هایت با دیگران تامین است و قدرت از آن همه است».
با این شرایط زندگی مشترک داوطلبانه صورت میگیرد و داوطلب می بیند چه چیزی گیرش میاید. و انتخاب میکند.
رسیدن به این درک فرهنگ لازم دارد. و ضروریست آن را کسب کنیم.
ما دو راه داریم : راه چک ها و لاواکی ها - یا راه یوگسلاوی.
راه یوگسلاوی دریای خون است که به زیان همه تمام میشود. مثل سوریه.
ولی راه چک ها و لاواکی ها به سود همگان است.
حفظ ایران تنها داوطلبانه ممکن است. و با تامین شدن خواسته ی مردمان مختلف .
لازم است از رویاهای ناسیونالیستی ، ایران پرستی، بیدار شد و واقعیتها را دید.

نقض شدن حقوق اساسی ملتها در ایران - مشروعیت حق جدایی آنهاست. مگر اینکه این حقوق تمام و کمال اجرا شود و مردمان داوطلبانه انتخاب کنند که زندگی مشترک داشته باشند.

اگر مردمان میخواهند ایران به چند کشور تبدیل شود - بگذار بشود. اگر نمی خواهند بگذار با علاقه تصمیم بگیرند .
احترام آزادی یعنی این. اجبار زورگویی ست. و عدم آزادی. وضد اندیشه آزادیخواهانه ی مارکس اندیشمند.