Skip to main content

اسماعیل عزیز،

اسماعیل عزیز،
آ. ائلیار

اسماعیل عزیز،
ممنون از زحمت و اندیشه یتان.
نظر کلیم را در کامنت قبلی نوشتم. اینجا به نکته که اشاره کرده اید می پردازم. نوشته اید:
نویسنده عزیز مقاله هر چند مقداری به اندیشه های مارکس اشاره نمودند اما نتیجه گیری شان مثل مارکس نیست و میخواهند خود بیکانگی ملل زیر سلطه تورک، کورد ، عرب، بلوچ و ترکمن را در ایران یکپارچه و متحد حل کنند.»
من از « ایران یکپارچه و متحد» سخن نگفته ام . از یک « شرایط» حرف زده ام :
« زندگی مشترک خلقها و ملتها داوطلبانه است»
یعنی در شرایطی که « خلقها داوطلبانه بخواهند زندگی مشترک کنند»- میتوان تبعیض را رفع کرد و در پی برابری بود.
به این معناست که گاهش بیگانگی -در حالتی که مردمان بدون اجبار بخواهند کنار هم باشند -میتواند صورت گیرد.
من « انتخاب با میل» را مطرح کرده ام . بله در شرایط چنین« انتخاب آگانه ای» میتوان قدم برای رفع تبعیض برداشت.

و بیگانگی را در صورت موفقیت گاهش داد. این ایده ی من بود. و ربطی به ایران یکپاره ندارد. چون ممکن است خلقهایی انتخاب کنند جدا شوند. پس آنچه برای من مهم است تنهاوضع« انتخاب داوطلبانه» میباشد.
من میخواهم بیگانگی را در یک «وضع آزاد» گاهش دهم . این مسئله ربطی به ایده ی « ایران یکپارچه» ندارد. من اصلا طرح این را درست نمیدانم تا چه رسد به اینکه بخواهم در آن بیگانگی حل یا گاهش دهم.
طرح این ایده نیاز به حفظ یکپارچگی دارد، و اجبار می طلبد. این اندیشه ی من نیست.
گنه ده نظرین اوچون مین یاشا.