عزیزم ! آخر مگر ما خود عارف و

داشتند که حالا شما هم با سلاح عرفان و تخدیر و اوپیوم دین وارد کارزار بحث های روشنفکربازی شده اید . مدتهاست بعد از اینکه آخوندها تمام اپوزسیون غیر خودی را نابود کردند یا به سکوت وادار کردند ، اکنون به جان هم افتاده اند و خودشان و فلسفه شان را زیر سئوال برده و میگویند ، فلسفه کلا دشمن دین است ، فلسفه اسلافی یک انحراف در اسلام است . عرفان اسلامی ، کفر و شرک است ، دست زدن به مولوی و مثنوی نجس است . تمام متفکران و عارفان ایرانی اسلامی عربی ، اکنون در جهنم به سر میبرند چون قصد گمراه کردن مسلمین را داشتند ! آیا بهتر نیست که شما به عنوان فردی مسلمان مذهبی تکرو روشنفکر ضد آخوند ، به اینگونه موضوعات بپردازی و نه به تاریخ غرب و عرفان کلیسایی و ماتریالیسم تاریخی ؟ آیا میدانی که مقدمه عرفان ، درونگرایی و گوشه گیری و تکرویی و دوری از جهان و انسان است ؟. آیا نیازی هست که ما را از این مسائل خصوصی خود مطلع سازید ؟ ما این جهانی و شما آن جهانی هستید . ما دنبال سعادت در این کره خاکی و شما دنیال بهشت آسمانی آن جهانی هستید . چه نیازی هست که ما یک قدم شما را دنبال کنیم ؟ در خاتمه امید است که انرژی ات را حداقل در راه اسلام حاکم ایرانی و شاخه های گوناگون هپروتی آن بنمایی نا ما بدانیم پدران و تاریخ مان چه رابطه ای با این افیون سکوت و تسلیم و خواب و نشئگی و خرافات و گمراهی و انسان ستیزی داشته اند . کاش گاهی به نظرلت و کمنت ها شجاعانه پاسخ میدادی و خودت را اینقدر پاسیو نشان نمیدادی ! میدانی که در مسائل اجتماعی ، بحث و جدل و نقد و شک، اصلی مقدس است.