به گفتۀ ژان پُل دُمول، باستانشناسان انگلیسی در هند بر پایۀ یافتههای باستانشناختی و تفسیرهای متون دینی هندیان، سناریویی تاریخی نوشتند که هنوز آن را در کتابهای درسی هند درس میدهند. بنابراین سناریوی تاریخی، «آریاییانِ» متونِ ودایی سوار بر ارابههای جنگی از شمال فرارسیدند و شهرهای کرانههای سند را با خاک یکسان کردند و تمدن بومیان را یکسره از میان بردند. آن بومیان که به زبان دراویدی سخن میگفتند به جنوب هند رفتند و اکنون در آنجا سکونت دارند. برپایۀ این سناریو، «آریاییها» در قیاس با بومیان هند دارای پوست و چشمان روشنتری بودند. بگذریم از اینکه نژادگرایان اروپایی در قرن نوزدهم و قرن بیستم آریاییها را مردمانی سفید پوست با موهای بور و چشمان آبی توصیف کردهاند. جالب آنکه این سناریوی تاریخی، از سویی با هدفهای استعمارگران انگلیسی سازگار بود و از سوی دیگر، با منافع کاستهای بالای هند یعنی
به گفتۀ ژان پُل دُمول، باستان
به گفتۀ ژان پُل دُمول، باستان
Anonymous
برهمنان و کشاتریاها (جنگاوران). واژۀ «آریا» در ریگ ودا، مجموعۀ سرودها و اشعار مذهبی هندو به زبان سانسکریت، و در اوستا، کتاب دینی زرتشتیان، آمده است. در ریگ ودا به معنای «مردمان خوب» و در اوستا به معنای «والا، نجیب و شریف» به کار رفته است. بعضی از زبانشناسان به ویژه هند و اروپایی شناسان نامداری مانند اسوالد سِمِرِنْیی معتقدند که این واژه از یک زبان کهنِ خاورمیانهای به نام «اوگاریتی» وارد زبانهای سانسکریت و پارسی باستان و اوستایی شده است و در اصل به معنای «خویشاوند و همسر» بوده است. از نیمۀ دوم قرن هیجدهم اروپاییان به این واژه معنای قومی نیز دادند. نه تنها زبانهای هند و اروپایی بلکه مردمانی را هم که به این زبانها سخن میگویند، «آریایی» نامیدند. این واژه در ایدئولوژی نازیها در آلمان معنای نژادی نیز یافت و اگرچه کاربرد آن به این معنا در اروپای پس از جنگ جهانی دوم از رونق افتاد، اما در ایران به ویژه در هند هنوز این واژه را در معنای نژادی آن به کار میبرند.