Skip to main content

جناب تهرانلی / منبع اطلاعاتی

جناب تهرانلی / منبع اطلاعاتی
کیانوش توکلی

جناب تهرانلی / منبع اطلاعاتی شما کجاست ؟ جنابعالی انگار در یک کره دیگر زندگی می کنید . زنده یاد سعید سلطانپور و دیگر شخصیت های سیاسی چپ و راست تا مقطع خرداد 60 بطور علنی زندگی می کردند و یا حداقل محل کار و زندگی شان برای دستگاههای اطلاعاتی رزیم کاملا روشن بود . سعید سلطانپور هنرمند رادیکال و منتقد رزیم بود که در فروردین سال ۶۰ و در شبِ عروسی‌اش به اتهام هواداری از سازمان چریک‌های فدائی خلق دستگیر و نزدیک به دو ماه بعد درخرداد ۱۳۶۰ در زندان اوین، اعدام شد. در این رابطه هیج سازمان سیاسی اپوزیسیون نقشی نداشته است ؛ متاسفانه سعید با این انتقاد تند و رادیکال علیه رژیم نمی باید بطور علنی عروسی برگزار می کرد. اینهم از ان «خوش خیالی های» آن دوره بود که آدم کشی رژیم نو پای اسلامی را دست کم می گرفت. در ضمن نزدیک به 50 در صد رهبران اکثریت و اقلیت ترک بودند.لطفا نوشته خود را تصحیح فرمائید.

سعید سلطان‌پور (زاده ۱۳۱۹ در سبزوار - درگذشته ۱۳۶۰ در زندان اوین، تهران)، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان تئاتر[۱]، عضو کانون نویسندگان ایران و فعال سیاسی چپ‌گرای ایرانی بود. وی یکی از شاعرانِ سخنران در شب‌های شعر گوته بود.[۲] در ۲۷ فروردین سال ۶۰ و در شبِ عروسی‌اش به اتهام هواداری از سازمان چریک‌های فدائی خلق دستگیر و نزدیک به دو ماه بعد در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در زندان اوین، اعدام شد.[۳]
سعید سلطان‌پور در ۱۳۱۹ در سبزوار به دنیا آمد. مادرش آموزگار بود و خود او نیز پس از دورهٔ دبیرستان در آموزشگاه‌های جنوب تهران به آموزگاری پرداخت. با کار در محلات فقیرنشین در جنوب شهر تهران، با مشکلات اجتماعی آشنا شد و در ۱۳۴۰ در جنبش اعتراضی آموزگاران شرکت کرد.

در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ همراه با هزاران آموزگار و فرهنگی دیگر در تظاهرات اعتراضی شرکت کرد. با یاری انقلابیونی چون صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، حسن ضیاظریفی، بیژن جزنی و یارانشان و با پیوستن دانشجویان و دانش‌آموزان و کارگران این جنبش سراسری شد. با تأسیس هنرکدهٔ آناهیتا به آن پیوست و از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴ هم‌گام با آموزش، به فعالیت هنری پرداخت. او در اجرای نمایش‌نامهٔ سه خواهر اثر آنتون چخوف همکاری کرد و هم‌زمان با شرکت سازنده در تئاتر، از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ دورهٔ دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به پایان رسانید، در سال ۱۳۴۷ جنگ شعر صدای میرا را که در خلال سال‌های ۴۷–۱۳۴۰ سروده بود و ۵۸ شعر داشت، در دویست صفحه چاپ کرد. نخستین شعر سیاسی سلطان‌پور مربوط به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. در این شعر او سرنگونی شاه و شور و خیزش آن‌روز را می‌سراید.[۵] در سال‌های دانشجویی نمایشنامه‌های مرگ در برابر از وسلین هنچوف و ایستگاه نوشته خویش را به نمایش گذاشت. هم‌زمان با چاپ صدای میرا در سال ۱۳۴۷ کتاب ممنوع‌الانتشار گردید.

سعید سلطان‌پور پس از انشعاب در سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران درپی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به طرفداری از طیف اقلیت پرداخت که باور به ادامه مبارزه مسلحانه و موضع‌گیری در مقابل رژیم تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی داشت