Skip to main content

سلام-چرابه زبان هندی درایران

سلام-چرابه زبان هندی درایران
Anonymous

سلام-چرابه زبان هندی درایران،فارسی میگویند؟
اغلب نویسندگان وشعرای فارسی زبان ،صراحتا(زبان فارسی)را(زبان هندی)ومردم فارس را(هندی زاده)معرفی کرده اند.
اساتیدی مانند،دهخدا،سعیدنفیسی،خواجوی کرمانی،حافظ شیرازی،مولوی بلخی،فردوسی طوسی،وغیره،رسمازبان های فارسی را
(هندی زاده)معرفی کرده اند.
فرهنگستان زبان هندی وتمام زبان شناسان اروپایی وآمریکایی نیززبان فارسی راشاخه ایی اززبان سانسکریت هندی معرفی کرده اند،که دراینجاخلاصه ایی رابیان می کنم.
پروفسورادوین فرانسیس بریانت:متخصص هندی شناس معروف آمریکایی ،درکتابش می نویسدکه زبان سانسکریت جزیی ازشاخه (هندواروپایی) نزدیکترین فامیل زبان ایرانی اوستایی وفارسی قدیم است.

san skrit is a member if the indo iranian subfamilg ofthe indo european family of languages lts
closet anc inent relativesare the iranian languages avestian ana ild persian ملاحظه میکنید اینهمه بیخود(زبان اوستایی)سرداده اند.درحقیقت خودزبان اوستایی هم اززبان سانسکریت هندی است.
استادعلی اکبردهخدا درمعنی کلمه آریا چنین می نویسد(آریاعنوانی است که اجدادمشترک ملل هندوایرانی خودرادرایران معرفی می کردند،وآنرالغتابه معنی شریف دانسته اند،ونام ایران نیزازاین مشتق است.
ملاحظه می فرماییدکه استاددهخدااقوام فارسی وهندی راازیک رشته قومی ونژادمعرفی میکند،واذعان میدارد،که کلمه ایران ازکلمه (آریایی)هندی می آید.
استادعلی اکبردهخدادرمعنی لغت تاجیک ،چنین می نویسد(تاجیکان مردمانی هستندکه درشرق ایران وشمال افغانستان .درترکستان روسیه وهمچنین درارتفاعات 3000متری فلات پامیرپراکنده اندوبه زراعت اشتغال دارند،غالب تاجیکان ازنژادخالص ایرانندوهمه آنهابه چادرنشین می باشند)
ملاحظه می کنیدکه استادعلی اکبردهخدصریحااعتراف میکندکه تاجیک هاچادرنشین هستند.ازنژادهندی که درایران ،افغانستان ؛ودرقسمتی ازترکستان پراکنده اندوسرزمین خاصی ندارند.استادعلی اکبردهخدا؛کاولی (کابلی)راعلناکولی معرفی کرده واذعان میداردکه کاولی هاازهندوستان مهاجرت کرده اند.
درضمن خوب میدانیم که کاولی هابزبان تاجیکی (فارسی سانسکریت)صحبت میکنند.
سعیدنفیسی درماهنامه ارمغان چنین می نویسد(دراین مدت دراز؛ماآریاییان هندی وایرانی فارس)که برادران پدری ومادری بوده اند،دراین مدت هزارسال نه تنهاهمسایه ودیواربه دیواربوده اند،بلکه هرگزدرمیانشان جدایی نیافتاده است،وهمیشه نزدیک ترین روابط مادی ومعنویی رابایکدیگرداشته ودرتاریخ دوره هخامنشی واشکانی وساسانی بهترین گواه این مدعی است.
رشته دیگرازادب فارسی که درهندبه اوج کمال وترقی خودرسیده لغت نویسی است وقطعا میتوان گفت که نوددرصدازکتاب های لغت فارسی رادرهندتالیف کرده اند....به همین جهت یادگرفتن زبان اردو برای فارس زبانان ازآسانترین کارهاست.
ملاحظه می کندکه سعیدنفیسی که خودیکی ازبیانگذاران شئونیسم فارس بود؛بصراحت اعتراف میکندکه پدران ومادران هندی ها وفارس هایکی است.
وقتی هخامنشیان راهندی الاصل معرفی میکند؛هندوستان راسرزمین مادری،لغات فارسی معرفی میکند.
امروزعلت اختلاف زبان اختلاف فارسی راباهندی،فقط بخاطرورودهزاران لغات عربی بزبان فارسی همان سانسکریت هندی است.
مولوی بلخی که یکی ازتورکان بلخ بودولی بزبان فارسی شعرمی سرود،یک رباعی معروفی داردکه میگوید..
بیگانه نگوییدمرازین کریم:اصلم تورک است اگرچه هندی گویم.....ملاحظه میکنیدکه مولوی خودش راتورک وزبان فارسی را(زبان هندی)معرفی می کند.ظاهرا مولوی به زبان هندی شعرنگفته وفقط بزبان فارسی شعرگفته ولی اگربه کنه مسئله دقت کنیم
درمی یابیم که مولوی ،زبان فارسی رازبان هندی نیزمعرفی کرده است.
مولوی بلخی (زبان فارسی) رابه خرتشبیه کرده ودردیوان غزلیات شمس تبریزی غزل شماره 3203 چنین میگوید.
جان سواراست وفارسی خرتن زیرران او:زشت باشدکه زیرخر؛کنداین روح مرکبی...مولوی مردم آزربایجان رانیزتورک معرفی کرده وچنین می گوید..شمس تبریزشاه تورکان است:روبه صحراکه شدفرگونیست...
حافظ شیرازی که به ادعای بسیاری از اهل فن ازتورکان قشقایی بوده است ،بارهاخودش را(تورک شیرازی )معرفی کرده است ودرموردزبان فارسی شعرداردکه میگوید.شکرشکن شودطوطیان هند:زین قندپارسی که بنگاله می رود...دراین شعرصنعت مراعات النظیربکاررفته وشاعرکلماتی مانند(هندقندپارسی)(زبان فارسی)وبنگال )راهمخانواده معرفی کرده ودراشعارحافظ شیرازی حتی یک بارنام (ایران)نیامده ولی ده هابارکلمه تورک آمده است.ادامه دارد...