به سهم خودم بعنوان یک کمونیست
بهنام چنگائی
به سهم خودم بعنوان یک کمونیست از آ.ائلیار ارزشمند سپاسگزارم که نقدی کوتاه بر این دیدگاه شبکورانه ی سنتی نگاشته است. راستش جای شگفتی و دردآوری است که جناب ایجادی تا بدین سطح بعنوان جامعه شناس و استاد دانشگاه، هنوز از مفاهیم علمی و بوِیژه اجتماعی ـ مارکسیسیتی غافل بوده و بدتر از آن هیچ آشنائی درخوری با نگاه ما کمونیست ها به حقوق پایه فردی و اجتماعی و اراده ی انسانمدارنه قوانین کلان طبقاتی که ما بر آنها پای می کوبیم، چنین ناآگاه و بدور از آشنائی های لازم جهانشمول در غفلت و بی خبری است.
در حالی که دعوا بر سر بهره کشی انسان از انسان بوده و همچنان هست، و وظایف کمونیست ها با این اهداف انسانی و تعهد به "استقلال نوع انسان وامانده و تنگدست و کارمزد" پیوند ناگسستنی خورده است. جناب ایجادی با این اصول ریشه ای که زندگی مسالمت جویانه ی نوع انسان را در کنار هم تضمین می کند دریغا که بیگانه می باشد.
البته، ما کمونیست پیرامون تمرکز قدرت حزبی احزاب کمونیست، فجایع بیشمار بلوک نظامی ورشو و نارسائی های ساختار به اصطلاح سوسیالیستی گذشته و نبود فضای آزاد دمکراتیک در حکومت های پیشین چپ و... بعلت فشار ناتو، نقدهای بسیار ژرفتر و مفیدتر داشته و داریم که همچنان در دستور روز برای ساختن فردای آزاد و برابر پیش رویمان هستند. ایشان بهتر است بر دامنه ی دانش اجتماعی و جامعه شناسانه ی خویش ابعاد بیشتری بیفزایند.
البته، ما کمونیست پیرامون تمرکز قدرت حزبی احزاب کمونیست، فجایع بیشمار بلوک نظامی ورشو و نارسائی های ساختار به اصطلاح سوسیالیستی گذشته و نبود فضای آزاد دمکراتیک در حکومت های پیشین چپ و... بعلت فشار ناتو، نقدهای بسیار ژرفتر و مفیدتر داشته و داریم که همچنان در دستور روز برای ساختن فردای آزاد و برابر پیش رویمان هستند. ایشان بهتر است بر دامنه ی دانش اجتماعی و جامعه شناسانه ی خویش ابعاد بیشتری بیفزایند.