Skip to main content

نویسنده عزیز مقاله در پی حل

نویسنده عزیز مقاله در پی حل
Anonymous

نویسنده عزیز مقاله در پی حل یک مشکل اساسی توسط چپ مدرن ایران است. چنین پیداست که نویسنده به چپ ایران هم بی اعتماد است و هم امیدی به تغییر آن دارد و فکر میکند با تعیین بعضی خط و خطوط ها چپ شوونیست فارس و ناسیونال چپ ملل تحت ستم عاقل و بالغ و بروز میشوند و از دیدگاه بسته بیرون می آیند و دست همکاری میدهند.
داشتن امید و آرزو برای تغییر و بهبود چپ بد نیست اما فکر میکنم چپ فارس بخاطر افکار لنیننیستی شان و ریشه ها و پایه های قدرتمند شوونیسم فارس در ایران به این زودیها و راحتی ها بروز نخواهد شد. ملتها هم امروز آزادی استقلال میخواهند نه در آینده دور و نامعلوم. کسی نمیداند که در آینده نامعلوم چپ بروز خواهد شد یا بدتر از این هم که هست خواهد شد. چپ آمادگی بروز شدن و پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی را از دست داده است. چپ خودش در بحران سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی قرار دارد و چپ شوونیست فارس

تاریخ و نام جپ را ه لجن زار کشیده اند و بخاطر همدستی با فاشیسم اسلامی ایران و شریک شدن در جنایات دولت ایران چپ را از آبرو و اعتبار انداختند. چریکها و توده ایها در کردستان و ترکمن صحرا تسلیم شده و همکار رژیم شدند. کمونیستهای کارگری و منصور حکمتی ها چنان ضربه ای به کومه له و جنبش کردستان زده اند که جمهوری اسلامی با صد هزار نیروی مسلح در طول 15 سال نتوانست به کردستان وارد سازد. گروههای دیگر جپ هم حال و وضع بهتر از آنها را ندارند.
نویسنده عزیز ما بسیار با حوصله و بخشنده و خوش بین هستند که از چنین چپی انتظار بروز شدن دارند.
به نظر من دوره این بحثها تمام شده است. 20 سال پیش شاید ما کمی وقت روی بحثها می گذاشتیم ولی پیش کشیدن این بحث در این دوره آب در هاون یا هاوان کوبیدن است.
ملتها از هم جدا شدند. از نظر فرهنگی و سیاسی و استراتژی هم جدا شدند. منافع ملی متضاد، شرایط عینی و مبارزاتی ملتها و احزاب سیاسی و جنبشهای سیاسی -ملی را از هم جدا کرده است. فارسها 90 سال است راه خود را میروند. کردها 37 سال است راه مستقل خود میروند. بلوچها و عربها تازه به راه افتادند و ترکها لنکان لنکان را مستقل خود را میروند. پیوستن آنها با ابزار زنگ زده چپ سنتی، چپ بحران زده، چپ منفعل، چپ بد نام و شونیست فارس غیر ممکن است.
در این طبیغا چپ ملل تحت ستم بپا می خیزد و برای رفع ستم ملی و رفع ستمهای طبقاتی و دیگر ستمها آلترناتیو میدهد. مهم نیست شما آنها را چه می نامید. سوسیالیست، سوسیال دمکرات، سوسیال ناسیونالیست یا غیره. چپ سوسیالیست تورک، اسکاتلندی، باسکی، کردستانی، کوبکی، فلسطینی، احوازی همگی از کاپیتالیسم بیزار هستند و برای رهایی از ستم ملی، استعمار و استثمار مبارزه میکنند و به امید واهی کمک سوسیال شونیستهای ملت حاکم و ظالم ننشستند.
من هم امیدوارم آرزوهای نویسنده به واقعیت بدل شود. اکنون 40 سال است در انتظار بروز شدن چپ فارس هستیم. اما فعلا نه تنها خبری نیست بلکه اخبار ناگواری از چپ به ملل تحت ستم میرسد. دوست دارم بدانم چند دهه یا چپ سده دیگر انتظار بکشیم تا چپ فارس دمکراتیک شود و به کمک ما بیاید و ما ستمدیگان را نجات بدهد؟
موفق باشید