Skip to main content

جناب آقای....بهمن موحدی

جناب آقای....بهمن موحدی
ناصر کرمی

جناب آقای....بهمن موحدی (بامدادان).... از حسن نیّت شما نسبت بخود سپاسگزارم...از شما تمنی میکنم، از بکار گیری واژه های مانند عرض ادب و احترام نسبت به اینجانب خودداری کنید. تمنی دوّم من از شما این است که نظر و دیدگاه و یا انتقاد خود را بدون رعایت اخلاقی و سایر احتیاط کاری دیگر بیان فرمایید. در حوزهء سیاست زبان و فرهنگ خاص خود را دارد.
من وزنهء ادب و داشتن فرهنگ و داشتن شناخت افراد به مسائل و صداقت و سطح گفتگوی آنها را از نوع بحث و گقتمان آنها درک میکنم. برای من بزرگترین ادب و احترام به کسی را شفاف گویی مستند و قبول مسئولیّت با فاکت افراد نسبت به گفته و نوشته های خود میدانم.
بحث شما بطور شفاف این هست که بعضی از مقالات جنبهء افشاگرانهء دارد که مورد تأیید شماست، ولی بعضی از آنها هم سمت و سوی اریایی و نژاد پرستی و کینه ورزی و عدم اعتماد من نسبت به قوم تُرک آذری است

کوتاه سخن من کینه و نفرت به هیچ فرد و گروه و قوم و قبیله نداشته و ندارم. چنین صفات و انگیزه هایی در سرشت من وجود ندارد
اگر داشتن وجههء اجتماعی و سیاسی با کم حرفی، پرده پوشی و نادیده گرفتن و چخان و تعارف و تشریفات دروغین شرقی است، من این وجههء اجتماعی را نخواسته و نخواهم خواست.
وجههء اجتماعی که در جوامع شرقی مرسوم و معمول است در جوامع زنده و مترقی، بی تفاوتی، مسامحه کاری، بی خیالی، دو چهره ای و دست آخر لُمپنیسم میباشد، من برای کسب وجههء سیاسی و اجتماعی به این مسائل نپرداخته و نمی پردازم. بر اساس وظیفه ای است که خود انتخاب کرده ام، و یقین دارم که به این وظیفه خوب عمل کرده و وجهه و درستی نوشتارهای من را گذشت زمان مُهر خواهد زد، که تاکنون هرچه نوشته ام در منطقه به وقوع پیوسته است.
تمام نوشته های من جنبه افشاگرانه، روشنگری و پرده برداری مستند از ابهامات و پاسخگویی به مطالب بی پایه و اساس بویژه تاریخی و سیاسی است. موضوع آریا و آریایی هم یک موضوع کاملأ سیاسی بوده، هست و خواهد بود.
همزیستی مسالمت آمیز و فرهنگ متین دیالوگ ایرانیان با همسایگان، در تاریخ جایگاه برجسته اید دارد . این مردم تُرک و عرب هستند که حرمت همسایگی را رعایت نمیکنند و فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز را در خود پرورش نمیدهند، و فقط با اقتدار گرایی تمامیّت خواه، وجود خویش را در نابودی و تحقیر دیگران می بیند و برای ایرانیان مزاحمت ایجاد میکنند.
شما در همین سایت ایران گلوبال نگاه کنید که این مردمان تُرک و عرب چکار میکنند، نفی و تحقیر تاریخ و سرزمین و ملّت ایران و هدف کسب مالکیّت سرزمین از جمله خوزستان و یا بخشی از جغرافیای ایران در شمال و شمال غربی.
یکی از هدفهای اساسی نوشته های من هشدار و اعلام خطری برای مردمان تُرک و عرب است که دست از این رفتار و گفتار خود بردارند و به خردگرایی روی آورند، این خواب و خیالهایی که امروز مطرح میکنند،صورت عملی بخود نخواهد گرفت، و من فردا و آینده رابرای آنها تاریک می بینم بویژه در خوزستان.
عدم اعتماد من از مردم تُرک آذری بویژه قشر به اصطلاح سیاسی آن، برآمده از تجربیات شخصی است . من ضد تُرک و عرب که بدنیا نیامده ام، و یا یک شبانه روز که به این نتیجه نرسیده ام.
از بیان شما میتوان دریافت که شما هم مانند بسیاری از ایرانیان دچار این مشکل هستید که گونه ها و عرصه مختلف در زندگی شخصی، اجتماعی و عمومی، شغلی، سیاسی را درهم می آمیزید و نظر دارید که مسائل سیاسی را از طریق اخلاق و معنویات پردازی، خواهش و تمنی و چون و چند زدن حلّ کنید.
مسائل سیاسی معمولأ دارای یک کارنامه و پیشینه و پیش فرضها و داده هاست که بر اساس آنها در معادلات سیاسی طبق قراردادهای مستند و موجود راه حلّهای آنها ارائه میشود. من در مرحلهء آخر هستم و راه حلهای بسیاری را هم داده ام، امّا مردم تُرک آذری هنوز در فاز فرض ها و پیش فرض ها و در صدد شاخص ها و داده ها هستند، یکی از این داده و پیش فرضهای آنها سرزمین بنام ایران وجود نداشته، تاریخ ایران جعلی است، تخت جمشیدی وجود نداشته و بسیار مسائل پیش پا افتاده و کودکانه است. خوب با این مردم چگونه میشود کنار آمد !
در مقالات و تحلیل های گذشته نتیجه گیری کرده ام که انقلاب 57 برگرفته از برنامهء اخوان المسلین مصر است، و این انقلاب 57 سر آغاز اسلامگرایی رادیکال در خاورمیانه و در جهان است، امّا باید تفکیک کرد، که جریان داعش و اسلامگرایی رادیکال باز باهم متفاوت هستند و ترکیه بینادگذار و حامی داعش بوده است.

مردمان کُرد مانند شما و من هم ایرانی و از تبار و تیره های اصیل ایرانی هستند، هنوز برای آنها زمانی لازم است تا به هویّت اصلی و ایرانی خود پی ببرند، نگرانی ما آنجاست که این مردم اشتباهات گذشتهء
خود را نشناخته دوباره تکرار کنند.