جناب آقای....بهمن موحدی (بامدادان).... از حسن نیّت شما نسبت بخود سپاسگزارم...از شما تمنی میکنم، از بکار گیری واژه های مانند عرض ادب و احترام نسبت به اینجانب خودداری کنید. تمنی دوّم من از شما این است که نظر و دیدگاه و یا انتقاد خود را بدون رعایت اخلاقی و سایر احتیاط کاری دیگر بیان فرمایید. در حوزهء سیاست زبان و فرهنگ خاص خود را دارد.
من وزنهء ادب و داشتن فرهنگ و داشتن شناخت افراد به مسائل و صداقت و سطح گفتگوی آنها را از نوع بحث و گقتمان آنها درک میکنم. برای من بزرگترین ادب و احترام به کسی را شفاف گویی مستند و قبول مسئولیّت با فاکت افراد نسبت به گفته و نوشته های خود میدانم.
بحث شما بطور شفاف این هست که بعضی از مقالات جنبهء افشاگرانهء دارد که مورد تأیید شماست، ولی بعضی از آنها هم سمت و سوی اریایی و نژاد پرستی و کینه ورزی و عدم اعتماد من نسبت به قوم تُرک آذری است
اگر داشتن وجههء اجتماعی و سیاسی با کم حرفی، پرده پوشی و نادیده گرفتن و چخان و تعارف و تشریفات دروغین شرقی است، من این وجههء اجتماعی را نخواسته و نخواهم خواست.
وجههء اجتماعی که در جوامع شرقی مرسوم و معمول است در جوامع زنده و مترقی، بی تفاوتی، مسامحه کاری، بی خیالی، دو چهره ای و دست آخر لُمپنیسم میباشد، من برای کسب وجههء سیاسی و اجتماعی به این مسائل نپرداخته و نمی پردازم. بر اساس وظیفه ای است که خود انتخاب کرده ام، و یقین دارم که به این وظیفه خوب عمل کرده و وجهه و درستی نوشتارهای من را گذشت زمان مُهر خواهد زد، که تاکنون هرچه نوشته ام در منطقه به وقوع پیوسته است.
تمام نوشته های من جنبه افشاگرانه، روشنگری و پرده برداری مستند از ابهامات و پاسخگویی به مطالب بی پایه و اساس بویژه تاریخی و سیاسی است. موضوع آریا و آریایی هم یک موضوع کاملأ سیاسی بوده، هست و خواهد بود.
همزیستی مسالمت آمیز و فرهنگ متین دیالوگ ایرانیان با همسایگان، در تاریخ جایگاه برجسته اید دارد . این مردم تُرک و عرب هستند که حرمت همسایگی را رعایت نمیکنند و فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز را در خود پرورش نمیدهند، و فقط با اقتدار گرایی تمامیّت خواه، وجود خویش را در نابودی و تحقیر دیگران می بیند و برای ایرانیان مزاحمت ایجاد میکنند.
شما در همین سایت ایران گلوبال نگاه کنید که این مردمان تُرک و عرب چکار میکنند، نفی و تحقیر تاریخ و سرزمین و ملّت ایران و هدف کسب مالکیّت سرزمین از جمله خوزستان و یا بخشی از جغرافیای ایران در شمال و شمال غربی.
یکی از هدفهای اساسی نوشته های من هشدار و اعلام خطری برای مردمان تُرک و عرب است که دست از این رفتار و گفتار خود بردارند و به خردگرایی روی آورند، این خواب و خیالهایی که امروز مطرح میکنند،صورت عملی بخود نخواهد گرفت، و من فردا و آینده رابرای آنها تاریک می بینم بویژه در خوزستان.
عدم اعتماد من از مردم تُرک آذری بویژه قشر به اصطلاح سیاسی آن، برآمده از تجربیات شخصی است . من ضد تُرک و عرب که بدنیا نیامده ام، و یا یک شبانه روز که به این نتیجه نرسیده ام.
از بیان شما میتوان دریافت که شما هم مانند بسیاری از ایرانیان دچار این مشکل هستید که گونه ها و عرصه مختلف در زندگی شخصی، اجتماعی و عمومی، شغلی، سیاسی را درهم می آمیزید و نظر دارید که مسائل سیاسی را از طریق اخلاق و معنویات پردازی، خواهش و تمنی و چون و چند زدن حلّ کنید.
مسائل سیاسی معمولأ دارای یک کارنامه و پیشینه و پیش فرضها و داده هاست که بر اساس آنها در معادلات سیاسی طبق قراردادهای مستند و موجود راه حلّهای آنها ارائه میشود. من در مرحلهء آخر هستم و راه حلهای بسیاری را هم داده ام، امّا مردم تُرک آذری هنوز در فاز فرض ها و پیش فرض ها و در صدد شاخص ها و داده ها هستند، یکی از این داده و پیش فرضهای آنها سرزمین بنام ایران وجود نداشته، تاریخ ایران جعلی است، تخت جمشیدی وجود نداشته و بسیار مسائل پیش پا افتاده و کودکانه است. خوب با این مردم چگونه میشود کنار آمد !
در مقالات و تحلیل های گذشته نتیجه گیری کرده ام که انقلاب 57 برگرفته از برنامهء اخوان المسلین مصر است، و این انقلاب 57 سر آغاز اسلامگرایی رادیکال در خاورمیانه و در جهان است، امّا باید تفکیک کرد، که جریان داعش و اسلامگرایی رادیکال باز باهم متفاوت هستند و ترکیه بینادگذار و حامی داعش بوده است.
مردمان کُرد مانند شما و من هم ایرانی و از تبار و تیره های اصیل ایرانی هستند، هنوز برای آنها زمانی لازم است تا به هویّت اصلی و ایرانی خود پی ببرند، نگرانی ما آنجاست که این مردم اشتباهات گذشتهء
خود را نشناخته دوباره تکرار کنند.