Skip to main content

نوشته ام ما از زاویه ی « فکر

نوشته ام ما از زاویه ی « فکر
آ. ائلیار

نوشته ام ما از زاویه ی « فکر و عمل» در سطحی نیستیم که جبهه تشکیل دهیم. ضعیفیم. یعنی چه؟
یعنی اینکه:
لازم است به ضعف خود دقت کنیم و در پی رفع آن برآییم، تا شاید موفق شویم در صورت لزوم و شرایط مناسب آنرا-جبهه- را پدید آوریم.
یعنی اینکه:
ضعف ما، هم «فکری و نظری»ست و هم عملی. بدین معنی که: نمی توانیم راه طی شده در دهه های گذشته تا کنون را «نقد» کنیم، و درسهای لازم جهت پیش روی را بیرون بکشیم. برای آینده ی « عمومی و جبهه یی» خود منشوری تهیه کنیم. و در عرصه عمل هم آگاهی و تجربه ی « کار با هم یا مشترک» را نداریم. و بلد نیستیم. فاکت آنهم شکست فعالیتهای عملی تاکنونی ست.

سئوال مهم اینجاست که این « ضعف فکری و عملی» چگونه میتواند به صورت نسبی و در حد لازم رفع شود؟ تا بتوان گام برداشت.آیا راه حلی هست؟

از دید من بله راه حل وجود دارد. اما به کار بستن آن-« راه حل»- فن خود را میخواهد؛ که ما فاقد این فن هستیم.

راه حل اینه که « خدا و رهبر » بیایند ومشکل را حل کنند.
چون چنین کاری ممکن نیست ، پس مجبوریم خودمان « کار خدا و رهبر» را انجام دهیم.
از طریق « هم اندیشی و خرد جمعی» ، یعنی عقل و تجربه ی خود را رویهم بریزیم و برای قفل کلید درست کنیم.
«فن» اینه که ما بدانیم چطور میتوانیم «عقل و تجربه» هامان را رویهم بریزیم تا « کلیدهایی» بسازیم.

بشر در عصر کنونی از دوره ی« رهبر و نسخه گرایی» گذشته است. چون هر دو را آزموده و نتیجه ی فاجعه بار آنرا دیده است.
نتیجه گرفته نه نسخه مشکل گشاست و نه رهبر. چاره اینه که « عقلها را رویهم بریزیم، کلیدهای قابل تغییر » بسازیم. همان کاری که « علوم» انجام میدهد. گروهی دانش خود را رویهم میریزند و ماشینی را در کره ای دیگر فرود میاورند و به کار میگمارند. و مشکل را میگشایند. گیرم نه در یک نوبت بل در چند نوبت.
آیا ما بلدیم با چه متدی علقمان را رویهم بریزیم؟ بله با متدی که علوم میکند. آیا توانایی و آگاهی بکاربستن این متد را داریم؟
متأسفانه نه. شاید با تمرین در طی زمان به این توانایی برسیم.
اولین شرط اینه : قبل از اینکه وارد اتاق عمل شوی لازم است عقاید خود را پشت در جا بگذاری. آیا میتوانی؟ نه نمیتوانی. و مشکل دقیقا اینجاست.
اگر بتوانیم عقاید خود را پشت در جا بگذاریم در چنین حالتی میتوانیم علقمان را رویهم بریزیم.
حتما توجه دارید که خرد و عقاید دو چیز متفاوت اند.