Skip to main content

دانشمند گرامی جناب لوائی! پر

دانشمند گرامی جناب لوائی! پر
Anonymous

دانشمند گرامی جناب لوائی! پر واضح است که بوی متعفن راسیسم، فضای عمومی سینما، تئاتر، و مطبوعات ایران را پر کرده است. با توجه به نکته بینی و تیزهوشیتان که فیلم "طعم گیلاس" آقای کیا رستمی را زیر ذربین برده، به نقد کشیده ای، لازم است از جنابعالی تشکر کنم. تشکر از این بابت که به معضل نژاد پرستی فضای متعفن سینمای ایران انگشت گذاشته ای. خوانندگان را از بافت پوسیده فضای فکری و تبلیغات مسموم نژاد پرستی پانفارسیسم، که کیا رستمی و کیارستمی ها آن را در قالب هنر به رگ فکری جامعه تزریق میکنند، آشنا میکنی. کیارستمی و کیارستمیها را اینان به این خاطر بزرگش میکنند، که درعمل، و در نفس کار در خدمت همان سیستم است. اینانیکه راسیسم را با زیرکی به بافت هنر تزیق میکنند، و بقول خودشان با زرنگ بازی میخواهند خواننده و بیننده را خل بحساب بیاورند، و از این رهگذر باصطلاح خود، نتیجه دلخواه خود را بگیرند. اما می بینیم

که چنین سیستم راسیست نه تنها نتیجه مطلوبی ببار نمی آورد، بلکه حتا به عکس خود عمل میکند. و نتیجه عکس میدهد!
آنانیکه در رگ فکرشان حس دیگر ستیزی و انسان ستیزی را در قالب هنر وایرانیت تبلیغ میکنند، همین ایران و ایرانییتشان دارد بتدریج به پایان خط نزدیک میشود. جناب لوائی گرامی، اینان در اضطراب متلاشی شدن سیستم استعماری خویش هستند، و اضطرابشان روز به روز بیشتر میشود. دیگر آن ممه را لولو برده است، دیگر نمیتوان به بهانه ایران و اسلام، شاه و تمامیت ارضی، وشعارهای استعمارگرانه ای از این دست، سر مردم کلاه گذاشت. جیب خویشتن را پر کرد، مملکت را چاپید، مردم را به اسارت گرفت، زبان و فرهنگشان را قتل عام کرد، هر که را هم که دم زند، به جوخه اعدام سپرد!! خلقهای ایران بیدار شده اند. اکنون هر ملتی در صدد کسب حقوق ملی مدنی، زبانی، فرهنگی و انسانی خود است. چیزی که برای ملل ایران اهمییتی ندارد همان جهنم ایران است. ملل ایران صد سال است که تحت همین شعار "همه با هم، و تمامیت ارضی" سرکوب میشوند. حقوق انسانیشان زیر پای ستمگران سیستم حاکم، لگد مال شده است. هستی شان بر باد رفته است. هول شدگی، اعدامها، و جنون آدم کشی و اضطراب رژیم پانفارس که کیا رستمی ها، پیام آن را به جامعه انتقال میدهند، نشان از یک عجز و درماندگی تاریخی دارد. پانفارسیم و راسیسم نژادی حاکم در جهنم ایران به آخر خط رسیده است. خود سازمان سیا، و دست اندرکاران نیز، که پانفارسیسم را با تاریخ ساختگی سر کار آورده است موضوع را بخوبی میداند، میداند که همه چیز برملا شد است. دیگرنمی توان بیش از این، سرملل جغرافیای موسوم به ایران را با شعار شیخ وشاه و آریا، و خرافات اسلامی، و امثالهم گرم کرد. اکنون پروسه تاریخی دیگری در حال جریان است، پروسه ای که دیر یا زود، بساط آقائی، و کاسه کوزههای پانفارسیسم را درهم خواهد شکست. زنده باد آزادی. مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی ایران!