Skip to main content

خبر درگذشت استاد كيارستمي در

خبر درگذشت استاد كيارستمي در
Anonymous

خبر درگذشت استاد كيارستمي در هفته گذشته هنردوستان و همه مردم ايران را در اندوه فرو برد. عمق اين اندوه به حدي بود كه در كنار تمام متنهاي زيباي يادبود آن بزرگوار عكس العملهايي گاهاً دور از انصاف در شبكه هاي اجتماعي دست به دست ميشد اما خواندن مطلبي به نقل از يكي از پزشكان كه مشخص بود در اوج بي اطلاعي نوشته شده كارد به استخوان رساند و بر آن شدم كه در اين باره بيشتر تحقيق كنم.اين نامه خطاب به يك همكار(متاسفانه) است:
دكتر اميد رباني فر تبريك ميگويم اين بار از آب گل آلود ماهي كه نه ، شاه ماهي گرفتيد. اسمتان شده نقل فضاي مجازي و روزنامه و ماهواره و كاشف بزرگ قرن شديد .همه اهل فن در معماي درگذشت استاد مرحوم كيارستمي درمانده بودند كه به يمن درايت شما پرده از اين راز برداشته شد.به عنوان يك پزشك متخصص سؤالاتي در اين زمينه برايم مطرح شد كه بازگو ميكنم. جناب دكتر رباني فر شما كه به يكباره درخشيديد

و استاد استادان شديد آيا تا به حال گزارش پاتولوژي استاد را مطالعه نموده ايد.آيا ميدانيد كه پوليپ بدون پايه با high grade dysplasia دقیقا همان carcinoma insitu به معناي سرطان درجاست ،تكرار ميكنم سرطان شما هم تكرار كنيد شايد تست امتحان دستياري امسال باشد.آقاي دكتر رباني فر لطفا كمي سطح مطالعات علمي خود را افزايش دهيد و اگر اين كار برايتان مقدور نيست دست به قلم نشويد.چشم مردم به قلم تواناي شماست .درمان اين ضايعه بدون شك جراحي است كه براي استاد به بهترين صورت و با دقت و توجه فراوان انجام شد.جناب دكتر ! قطعا شما هم اگر پزشک استاد بوديد ، اين ظلم را نميكرديد كه بدون درمان جراحي رهايش كنيد. آقاي دكتر شما در طي دوره پزشكي اگر كار درماني كرده باشيد حتما بيماراني داشته ايد كه تحت درمان با داروي ضد انعقاد باشند و اي كاش اين تيغ دو لبه را بهتر ميشناختيد، بيماري كه نه ميتوان ضد انعقادش را به مدت طولاني قطع كرد و نه ميتوان از جراحي صرف نظر كرد كابوس هر جراحي است . و اما در مورد جناب آقاي دكتر مير كه از جراحان زبردست كشورمان هستند، ايشان تا چندي پيش به عنوان استاد جراحي در دانشگاه علوم پزشكي ايران مشغول خدمت به بيماران و آموزش دانشجويان بودند.بر خلاف تصورات ذهنی شما ، آقاي دكتر مير ،جناب استاد را به خوبي ميشناختند و حتي قبل از توصيه هر مقام مسئول يا هنرمندي پزشكان آن بيمارستان تمام تلاش خود را براي بهبود حال ايشان انجام داده بودند وتيم درماني دكتر مير در تمام ايام عيد به صورت تمام وقت در خدمت استاد بودند .اين كه شما انتظار داشتيد پدر ايشان عمل جراحي استاد را انجام دهند فقط به اين دليل است كه نه جناب دكتر مير پدر را ميشناسيد نه پسر را ويا اينكه با وجود تمام درايتتان نميدانيد كه يك پزشك نود ساله هر قدر هم حاذق و زبردست بوده باشند قادر به انجام چنين عمل پرخطري دراين سن نيستند.آقاي دكتر شما را نميدانم ولي تمام پزشكاني كه ميشناسم جان وسلامت بيمار اولين مساله اي است كه به آن فكر ميكنند .
آقاي دكتر شما در برابر هرچه نوشته ايد مسئوليد .... شما به عنوان یک پزشک عمومی با استناد به كدام مطلب علمي و کدام تجربه جراحی ، تراوشات ذهنيتان را منتشر كرديد.از حد آگاهي شما از پرونده همين بس كه شما حتي ترتيب زماني وقايع را نيز به درستي عنوان نكرده ايد چه برسد به موشكافي علل و اعلام نتيجه.ايكاش از همان اينترنتي كه جهت نشر اكاذيب استفاده كرديد كمي هم استفاده علمي ميكرديد . نيازي نيست متخصص باشيد ، كمي حوصله ميخواست و عدالت تا بفهميد سرطان چيست.آقاي دكتر رباني فر عرايض يا بهتر بگويم اكاذيب شما صرفا باعث بدبيني مردم نسبت به جامعه پزشكي شده و متعاقبا اين مساله دلسردي پزشكان متعهد را به دنبال خواهد داشت.اما تجربه نشان داده است كه افراد مغرضي چون شما در تحقق اهداف خود كه همان بدبيني مردم شريف ايران به جامعه متعهد پزشكي است شكست خورده اند و هميشه طبيبان و حكيمان اين مرز و بوم همراه و همدل با مردم بوده و مورد تاييد و احترام و تكريم ملت شريف ايران بوده اند. شما با استناد به كدام منبع خبري دست به قلم شديد؟ به هر حال آقاي دكتر رباني فر ، هرچقدر هم كه وجدانتان بيدار شود و عذر خواهي كنيد آب رفته به جوي باز نميگردد. در پایان هدايت شما را از خداوند متعال مسألت دارم و ان شاالله در پيشگاه حضرت احديت بتوانيد پاسخگو باشيد.
ومن الله توفيق