Skip to main content

ياشار عزيز، بيشتر اين شما

ياشار عزيز، بيشتر اين شما
محمدرضا لوایی

ياشار عزيز، بيشتر اين شما هستيد كه بايد در خصوص عدم درك فيلم متاسف باشيد. اينكه بر خلاف ديگران به متن پرداخته ايد خوب است. اما بايد يادآورى كنم كه در آخر فيلم ، يعنى سكانس آخر فيلم جواب شما داده شده است. در آخر فيلم ضد قهمرمان به قول شما زنده شده است. از مزارى كه در حاشيه بود و دور و اطرافش پر از لر و كرد و ترك و افغانى بود خبرى نيست. چون مزار بديعى وقتى مزار است كه اطرافش را ديگرى ها بگيرند. در آخر فيلم و در صبح شكوفايى به اصطلاح فكرى بديعى و كيا رستمى كه همه جا سرسبز است و بهارانه، در كادر تنها بديعى و عوامل سازنده ى فيلم ( عوامل تفكرش) ديده مى شوند با سربازهاى خندان و گل در دست. نه ترك ديده مى شود و نه لر و نه كرد و افغانى. اگر دقت كرده باشيد كيارستمى حتى مزارى را كه بديعى از آن برخاسته نشان نمى دهد. يعنى و بر عكس فكر شما بديعى قهرمانى است كه به ايرانيت رؤيايى خويش

است. يعنى بعد از شب تاريك همه ى افرادى كه به نظر شما قهرمان اند محو شده اند. حتى در كارگر ترك هم كه قول داده بود بيايد و سر بزند ديده نمى شود. اگر كارگر ترك قهرمان اصلى بود بايد نشان داده مى شد كه سر قبر بديعى آمده و بيدارش كرده است. اما همه ى آن مليت ها محو شده اند به جز بديعى كه بر بلندى ايستاده ( اقتدار راسيسم) و دارد نو شدگى ذهن و ايرانيتش را منهاى آن ديگرى ها نفس مى كشد. شما اشتباهى نگاه كرده ايد عزيز.