Skip to main content

ظاهرا توهم و خود فریبی ایرانی

ظاهرا توهم و خود فریبی ایرانی
دیرنج مین ائللی

ظاهرا توهم و خود فریبی ایرانی حد و مرز نمی شناسد. طبق قرادادی که درسال1881با روسیه تزاری بسته شد خط مستقیم ترسیم شده از رودخانه شهر تقسیم شده آستارا تا نقطه صفرمرزی نزدیک حسنقلی در ترکمنستان محدوده ایرانی خزر رادقیقا مشخص کرده است. بند سوم قراداد 26 فوریه 1921 مابین دولتین ایران و شوروی مجددا تاکید بر این خط فرضی بعنوان مزر آبی دو کشور کرده و کشتیهای طرفین را ملزم به رعایت ان نموده است. اما رژیم کمونیستی شوروی برای ترسیم چهره ای پرولتری از خود بمنظور تبلیغ کمونیسم در میان ایرانیان, شفاها به ایران اجازه فریب اتباع خود را با قول سکوت در برابر ادعای 50 درصدی ایران داد! بعد از سقوط شوروی, وارثان آن یعنی روسیه, قزاقستان, ترکمنستان و آزربایجان بخش روسی بحر خزر را طی توافقهای دو جانبنه تقسیم کردند. مذاکرات با ایران در خصوص وضعیت حقوقی خزر بیشتر جنبه نمایشی-سیاسی داشته تا حقوقی. در اواخر

قرن بیستم بدلیل بی ثباتی حاکم بر منطقه و جنگ قاراباغ, حکومت وقت آزربایجان برای ساکت کردن ایران پیشنهاد افزایش سهم ایران از 11 درصد به 13 درصد را عنوان کرد که تعدادی از حوزه های نفتی را در بر می گرفت و لیکن ایران با درخواست سهم 20 درصدی دست به ماجراجوئیهای نظامی زد که با مانوور نیروی هوائی ترکیه بر فراز باکو مجبور به عقب نشینی شد و طبیعتا آزربایجان نیز پیشنهاد خود را پس گرفت.
از سر وجود همین قراردادهاست که کشتیهای ماهیگیری ایرانی و یا گارد ساحلی هرگز قادر نبوده و نیستند که از خط مرزی استارا حسنقلی عامدانه عبور کنند. بر اساس همین قرادادهای دوجانبه است که ایران حق داشتن نیروی دریائی در خرز را ندارد؟ کشتیهای با پرچم ایرانی بدون مطلع ساختن روسیه و کسب جازه ,حق عبور از خط مرزی آستارا حسنقلی را نداشته اند و هم اینک نیز باید ورود خود را گزارش داده و منتظر اجازه بمانند. آقیان از خود سوال نمی کنند که چرا روسیه برای پرتاب موشکاز عمق جنوبی خزر بسوی سوریه , ایران را حتی مطلع نکرد چه برسد به اینکه اجازه بگیرد.
در کشوری که پروپاگاندا و خودفریبی, باورهای قشر باصطلاح روشنفکر آنرا به این راحتی فرم و شکل می بخشد, از عوام الناس نباید انتظاری بیش از تبدیل شدن به گوشت دم توپ ارتجاع سرخ و سیاه و سبز و بنفش و شاهنشاهی داشت.