Skip to main content

جناب آتش سلام؛

جناب آتش سلام؛
بهنام چنگائی

جناب آتش سلام؛
در همین آغاز چنانچه من تعصب ایدئولوژیک در برخورد با سوژه های مورد بحث داشته و نشان داده ام از شما پوزش می خواهم.

اما برگردیم به همین واریانت سوم شما که نوشته اید:

واریانت سوم اردوغان هست که هم با این نیرو همکاری می کند و هم می خواهد مستقل عمل کند ، که نمونۀ موفق این واریانت چین هست چون چین بر خلاف ترکیه تلاش نکرد نیروی دست پا کرده و مضاهم ژاندارم بین لمللی باشد در نتیجه تا امروز چین از گزند توطعه ها فعلا محسون هست . واما در ترکیه شاهد موجهای مثل موج کوبانی ! ترور ، و کودتا و....خواهیم بود تا سر نوشت یکی از واریانت های اول ، دوم رخ دهد. ویا اینکه منتظر معجزه باشیم.!

ببینید جناب آتش، آنچه دارد در ترکیه روی می دهد؛ پروسه ی خام ستمگری و اراده گرائی و ویرانگری شیعی در ایران است، که آردوغان پرچم تکراری آنرا با دانش کافی از فجایع رژیم تکقطبی شیعی لمس کرده، و شگفتا و خیره سرا که همچنان این شیوه ضدبشری را دنبال می کند.

با این تفاوت بسیار برجسته که: اگر ما خیلی زرنگ باشیم، وفاق اجتماعی را بدست آوریم، دین را از دولت کناربگذاریم و آزادی های فردی و اجتماعی را تضمین کنیم؛ آنگاه تازه در عرصه سیاسی و اجتماعی به همین قوانین اساسی سکولار ترکیه خواهیم رسید که آردوغان قصد نابودی آنرا دارد.

و تفاوت دوم اینکه: ایران بر روی دریای نفت نشسته و هر الاغ خودرأئی با این پشتوانه ی هنگفت مالی، و بدون نیاز به ابتکار و توانائی و بی نیاز از همراهی مردمی می تواند سوار خرمراد شود و برای بقای دستگاه خود، ارتش فدائیان قسمخورده تشکیل دهد و تا خیزش و شورش کلان اجتماعی حکومت اینجوری و یا آنجوری کند، همان کاری ولایات خمینی و خامنه ای کرده و می کنند.

ترکیه اما دارای چنین ثروت بیکران آسمانی برای آک پارتی نیست و او جز از طریق فراگیری دانش تکنیک مدرن، فعال سازی اقتصاد صنعتی، خدمانی، بازرگانی، کشاورزی، توریسم، تشویق سرمایه گذاری های خارجی در داخل، و مهمتر از همه همزیستی متمدنانه و فراملی و مذهبی با مردم خود و جهان پیرامون و...حتما شکست خورده و بیشتر خواهد خورد و بی گمان نمی تواند همینک و قردا شکم مردمان کار و تهیدست ترکیه ی بزرگ را در فردای ماجراجوئی هایش سیر کند.

بنا بر این ترکیه با ایران و چین تفاوت چشمگیر دارد. ترکیه وابستگی مطلق به سرمایه گذاری ها و توریسم دارد، دو اهرم ضروری و قدرتمندی که اردوغان هردو را به بازی باخت باخت کشانده است.

اما ساختار چین و رشد تاکنونی این کشور قدر با 400 الی 300 میلیون کارگر ماهر صنعتی داستان، روند و ابزارهای پیشبرنده ی دیگری دارد که بیرون از گفتگوی ماست؛ و رقابت و پیشیگیری این کشور مشکل سازش ناپذیر این جهانخوار شده و هم اکنون در طرح خاورمیانه بزرگ امپریالیسم آمریکا، سهم بزرگ مقابله استراتژیک با چین وزن پایه و اساسی را دارد که جای بحث اش اینجا نیست؛ طرح های میلیتاریستی رسوای آمریکا و ناتو، همانگونه که علیه روسیه و آمریکای لاتین و خاورمیانه در این برنامه ریزی بلند ژئوگرافی ـ نظامی در دست اجرای تدریجی می باشند.

تا شما به این نکات مهم چگونه بنگرید؟! باسپاس