Skip to main content

با اطمینان می گویم که اگر

با اطمینان می گویم که اگر
بهمن موحدی(بامدادان)

با اطمینان می گویم که اگر مجاهدین در عملیات "فروغ جاویدان" از پوشش هوایی مناسب برخوردار بودند کار تمام بود و تا تهران پیشروی می کردند و رژیم جمهوری اسلامی سرنگون می شد. واقعیت این است که نیروی هوایی و هوانیروز عراق از عملیات فروغ جاویدان پشتیبانی نکردند و مجاهدین از لحاظ هوایی بی دفاع بودند و رژیم با استفاده از جنگنده ها و هلی کوپترهای نظامی توانست جلوی پیشروی مجاهدین را بگیرد و عملیات را به شکست بکشاند. البته ذکر این نکته بسیار ضروری است که خلبانان نیروی هوایی و هوانیروز ارتش با زور اسلحه مجبور به شرکت در این عملیات شدند و صیادشیرازی آنها را تهدید به مرگ کرده بود و به روی خلبانان نیروی هوایی و هوانیروز ارتش اسلحه کشیده بودند به این علت که آنها به هیچ وجه حاضر نبودند یگانهای ارتش آزادیبخش ملی مجاهدین را بمباران کنند. رژیم در نبرد زمینی به هیچ وجه حریف مجاهدین نمی شد و نشد

و مجاهدین تا دروازه کرمانشاه رسیدند و قوای رژیم شوکه شده بودند و نتوانستند عکس العمل مناسبی را نشان بدهند تا اینکه با پشتیبانی جنگنده ها و هلی کوپترها توانستند موقعیت برتر رزمی را کسب کنند. در داخل کرمانشاه، پاسدارها ودیگر مزدوران رژیم
در داخل مقرهایشان از ترس گریه می کردند و می گفتند مجاهدین به زودی کرمانشاه خواهند رسید و ما را اعدام خواهند کرد و برخی از آنها ریش های کثیف خود را تراشیدند و لباس شخصی به تن کردند و خود را بین مردم عادی پنهان کردند. بسیاری از افسران و درجه داران و سربازان ارتش نیز بی تفاوت بودند و با سپاهی ها در گیری لفظی و فیزیکی پیدا کردند به این دلیل که انگیزه ای برای جنگیدن با مجاهدین نداشتند حتی در اسلام آباد و کرند چند نفر از افسران ودرجه داران وسربازان ارتش به مجاهدین پیوستند و یک سروان میهن پرست ارتش در جنگ با پاسداران جان باخت و جزء جان باختگان گمنام محسوب می شود.
در واقع عملیات فروغ جاویدان چنان وحشتی به جان جمهوری اسلامی انداخت که در زمان حال نیز سران رژیم با شنیدن نام عملیات فروغ جاویدان و با به خاطر آوردن روز سوم مرداد ماه سال 1367 به خود می لرزند و یاد آن روز می افتند که شلوار خود را کثیف و خراب کرده بودند. علی اکبر ولایتی وزیر خارجه سا بق رژیم که در زمان آغاز عملیات فروغ جاویدان
در نیویورک در مقر سازمان ملل مشغول مذاکره برای آتش بس بود و قتی خبر حمله مجاهدین را میشنود حالت شوک به او دست می دهد و دچار حمله عصبی می شود و به خاطر خروج از شوک و کنترل حرکات دستانش سیگار می کشد و خودش اعتراف می کند که در عمرش لب به سیگار نزده بود ولی در آن روز تا ته فیلتر سیگار را نیز می کشد و خودش نیز متوجه نشده بوده که دارد فیلتر می کشد تا اینکه دستش می سوزد .
رژیم جمهوری اسلامی همه ساله درسالگرد عملیات فروغ جاویدان و یا به قول خودشان "مرصاد" به دلیل آنکه طی آن عملیات سرنگون نشدند جشن می گیرند . در جریان عملیات فروغ ، رژیم ضربه سختی را متحمل شد و بسیاری از مزدورانش به هلاکت رسیدند و درست چند ماه پس از عملیات فروغ، رژیم شروع به برگزاری نمایشگاه، روضه خوانی و مانور و.... کرد.
در 28 سال گذشته پیوسته این اقدامات جریان داشته و هرسال بیش از گذشته نشان داده اند که تا کجا از عملیات فروغ جاویدان ضربه خورده اند و از قدرت این "گروهک متلاشی شده" به قول خودشان در هراسند.
نسل جوان کشور بیش از هرزمان دیگر به این حقیقت رهنمون می شوند که چگونه به قول رژیم یک گروهک در برابر صدها هزار نیروی نظامی جمهوری اسلامی وارد مصاف شد و دل به دریای آتش زد.
رژیم جمهوری اسلامی همچنان بعد از 28 سال مثل مار زخمی از عملیات فروغ جاویدان به خود می پیچد ودر سالگرد عملیات فروغ و برای روحیه دادن به طرفداران خود دست به روضه خوانی و تئاتر و همایش و رزمایش می زند.
{سرنگونی رژیم جنایتکار و چپاولگر و ضد ایرانی جمهوری اسلامی به دست خلق شریف و دلاور ایران قطعی است}