Skip to main content

جناب موحدى جان نثار مسعود و

جناب موحدى جان نثار مسعود و
Anonymous

جناب موحدى جان نثار مسعود و مريم ، در سال ٢٠١٠ در پاريس يك نشستى داشتيم . اين دومين بارى بود كه با مهدى ابريشمچى رو در رو مى شدم . چون هر دو ترك بوديم . و بر خلاف وضعيت كلى سازمان ، من از حق تركى صحبت كردن كوتاه نمى آمدم . ضمن نگاه به چشمان شريف ، كه ديگر همه به اين اسم اورا خطاب مى كردند . بهش گفتم برادر شريف ، از نظر ما بچه هاى ترك سازمان ، شما حق بزرگى به گردن همه داريد . و مرد شماره يك شما هستيد . خدا را شاهد مى گيريم چنان مظلومانه در چشمهايم خيره شد كه دلم به حالش سوخت و ضمن بغل كردن شانه هايش بهش گفتم اين هم بگذرد . هيچ جوابى به من نداد . اما با سكوت اش بهم حالى كرد كه ، هزينه سنگينى برأى همين جايگاه شماره ٣ خود در سازمان پرداخت كرده است . اگر سازمان مجاهدين خلق فارس حنيف را در نظر بگيريم و آنهايي كه با آثار و انتشارات سازمان آشنائى دارند . مى دانند كه حتى يك بار هم در نشريات شان

به شاهنامه اين حكيم نژاد پرست اشاره اى نشده است . و حتى بعد از مصادره سازمان توسط مسعود خان نژاد پرست هم ، با وجود ساختن فيلمى در مورد كوروش و ذوالقرنين ، باز هم هيچ اشاره اى به فردوسى نشده و نمى شود . من از سال ٥٤ با نشريات فدائيان خلق هم تا حدودى بر خورد داشته ام . اما در نشريات چپ ها هم اشاره اى به فردوسى حكيم ؟؟!! نشده است . به قول جناب مميزى ، بدون دليل و مدرك سخن گفتن و افترا بستن به كسى ، درست نيست جناب موحدى عزيز، جان برادر شما به خاطر لجاجت با ما تركها ، فرمانانت مى زند . از چپ چپ به رأست رأست ، آنهم رأست نژاد پرست ، و ضد زن ، باور كنيد كه در ما إنسانها هم زدن فرمان ( اصطلاح زندانيان سياسى دهه ٦٠) نشانه پريشان احوالى است . و به قول دكتر شريعتي ، اگر مى خواهى يك جريان را بكوبى و به آن زيان وارد كنى ، از آن بد تعريف كن . بايد حضور جنابعالى عرض كنم كه ، ما تركها به خاطر أهداف حقه خود مان ، حاضر نيستيم كه با نام بزرگانى چون بيژن جزنى و نابدل ها و حميد اشرف قهرمان و همچنين مجاهدين سر فرازى چون موسى و اشرف ( كه از ملت ما بودند) و ديگر سر إفرازان تاريخ جنبش هاى دهه ٤٠ و ٥٠ و ٦٠ ناجوانمردانه بازى كنيم . به شما هم پيشنهاد مى كنم كه اگر حرفي حساب شده اى در مورد إشعار نژاد پرستانه امثال فردوسى داريد . از چپ ها و ديگر مبارزين و شعرا نظير شاملو مايه نگذاريد .
شاملو به حد كافى در نوشته هايش عليه افكار نژاد پرستانه كوروش پرستان از خود به يادگار گذاشته است كه ، شما نمى توانيد اورا به فردوسى بچسبانيد .
اما اگر كمى به عقل و شعور اجتماعى خودمان تكيه كنيم . خيلى راحت خواهيم فهميد كه شاعر و هنرمند و نويسنده اى كه در جهان امروز ، و در قرن ٢١ به جاى إيجاد اتحاد و برادرى و محبت بين ملت ها ، كينه و نفرت و جدايي و جنگ و بى خانمانى را تبليغ مى كند. أفكارى ضد بشرى داشته و دارد . و أمروزه بايد اين آثار را در گوشه كتابخانه ها بگذاريم . و با تفكرات إنسان دوستانه أمروزى حركت كنيم كه در سازمان ملل اش ، تايين سرنوشت ، مكان زندگي ، و حفظ زبان و آموزش آن ، و تقويت فرهنگ و هنر ملتها را ، حق مسلم انسانهاى روى زمين مى داند . و به همه ما انسانهاى قرن ٢١ مى گويد ، ارتجاع و عقب گرد ديگر بس است . هر حرف و حديثى كه از گذشته ها مانده است ، آثار پدران بشريت بوده است . بد و خوب آنرا بايد حفظ كرد. ولى با فكر بشر امروز بايد حركت كرد . تا فردايي روشن برأى فرزندان مان بوجود بياوريم .
مى دانيد جناب موحدى ، چرا فرهنگ سلطنت طلبان و رژيم فارس آخوندى و مجاهدين خلق فارس رجوى به درد زمان حال نمى خورند . به خاطر اينكه ، معجونى را از كوروش و فردوسى و اسلام ارتجاعي درست كرده أند . و هر كدام به نوبه خود ريشه همديگر را هم تيشه مى زنند . اما در مجموع در برخورد با افكار ضد نژاد پرستى ، و ضد ارتجاع مذهبى ، و ضد تماميت خواهى فارس نژاد پرست ، بأهم متحد عمل مى كنند . مى دانيد چرا ، چونكه ريشه همه اين سه نيرو از يك آب گل آلود و مسموم ضد انسانى و نژاد پرستى بر عليه ملت هاى ايران تغذيه مى كند. من مى دانم كه خط امثال شما از طرف سازمان ، و با اسم چپ ها ، إيجاد آشفتگى در بين اين جمع دمكرات در ايران گلوبال است . و اصولا افكار رجوي و خمينى و سلطنت طلبان ، دمكراسي را بر نمى تأبند . اما از نظر شخص من در آينده آزربايجان مستقل ملت ترك ما مى تواند با سوسياليست هاى وطن پرست ترك همكارى كنند . اما نمى توانند ، با مجاهدين خلق فارس رجوى ، سلطنت طلبان و آخوند هاى فاسد مرتجع كوچكترين تفاهمى داشته باشند . و از نظر شخص من وجود امثال شما در اين جمع ، اتفاقا ، خيلى ضرورى است . تا كسانى كه با در بسته سايت ها و نشريات مجاهدين روبرو هستند . و رجز خوانى يكطرفه آنها را مجبورند گوش بدهند . شما آيينه هستى ...