Skip to main content

اگه قبول داشته باشیم که تضاد

اگه قبول داشته باشیم که تضاد
Anonymous

اگه قبول داشته باشیم که تضاد بین رژیم و مردم بخصوص پس از تجربه کودتا برعلیه مصدق آنتاگونیستی شده بود اونوقت به راحتی می تونیم بپذیریم، بختیار و دولتش نمی تونست راه حل اصلاح طلبانه رژیم شاه باشه! چون فارغ از خواست و آرزوی ما و خوبی یا بدی فرضی بختیار، دوره اصلاح رژیم شاه و یا راه حلهای پیشنهادی دربار و شاه و اون سیستم گذشته بود!

من فکر می کنم صرفنظر از ناآگاهی/کم آگاهی/فرصت طلبی/ ... سازمانهای سیاسی موجود، بختیار در زمان انقلاب و ما در حال حاضر به درجاتی که این مسئله رو درک نکنیم و رویابافی کنیم، در عمل مددکار برسرکار اومدن ارتجاع شده و در آینده هم خواهیم شد!

پس از دیدن نامه ها و ... عده ای حتی اگه با ارزیابی من از بختیار هم موافق نیست، با کمی تامل خیلی واضح میشه دید که با اینجور بختیار بختیار کردن اینروزها و توسر زدنهای اینچنینی، آبی واسه آینده گرم نخواهد شد .... واسه همین

.... واسه همین به نظر من و به گواهی تاریخ راه حل اینه که پیش از اینکه این فرصت هم از دست بره، با بزرگداشت افراد زنده ای مثل یعقوبی، بنی صدر، اصفهانی، حاج سیدجوادی، متین دفتری، خانبابا، برومند ... و بقیه بروبچه های بریده از رجوی رذل و نیالوده به عفونت رژیم و جنگ طلبها زمینه تشکیل-در حقیقت بازتشکیل-یه چتر سیاسی فراگیر واسه آینده رو فراهم کنیم.درست به همین دلیله که ارتجاع تبعیدی خیلی مشخص اعلام کرده هر حرکتی که فرقه رجوی رو به بازی نگیره، قفل می کنه!

جیغ بنفش رجوی نشونها بر علیه چنین اتحادی خودش به اندازه کافی گویا هست!
ما اگه مرتجع و فرصت طلب نیستیم، حق نداریم واسه رفته ها آخ و واخ کنیم اما به زنده ها که میرسیم از توبره و آخور بلمبونیم!
اگه قراره درسی از گذشته گرفته باشیم؛ادای دین ما به اینگونه افراد و سرمایه های ملی، زمینه وحدت سیاسی لازم(زمینه وحدت سیاسی لازم)، واسه خلاص شدن از ارتجاع حاکم و ارتجاع تبعیدی رو بوجود میاره!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر لیبرتی و هزار اشرف یادتون نره!

رفیق سائل.