Skip to main content

احسنت جناب شکوری، باید جناب

احسنت جناب شکوری، باید جناب
Anonymous

احسنت جناب شکوری، باید جناب عبدالحمید و سایرینی کە هم بە میخ می زنند و هم بە تختە تکلیف خودشان را روشن کنند.
گویند کدخدای روستایی در نظر عموم مردم آن روستا خیلی شجاع بود اما هر وقت بە دیدار خان می رفت، بلایی سر مردم می آمد، یا یکی کشته می شد، یا دزدی از رعیتی می گشت...یا خروسی توسط سرباز خان خورده می شد ...غیره تا اینکه یک جوان آگاه شبی اندیشه کرد راز این مکافات را کشف کند وقتی از بالای قلعه خان مجلس آراسته را مشاهده کرد شنید که خان و کدخدا در واقع شریکند و کدخدا با زیرکی خودش را دلسوز مردم معرفی می کند و گرنه دستش با خان توی یک کاسه است. الان خیلی ها حکمشان همین است...