Skip to main content

(ادامۀ نظر)

(ادامۀ نظر)
بهمن موحدی(بامدادان)

(ادامۀ نظر)
اعدام های انقلابی دهۀ 1350 با تحلیل مشخص از شرایط مشخص ، هر یک در خدمت به تبلیغ چگونگی و نوع مبارزه - مبارزه قهر آمیز و مسلحانه هم در تاکتیک و کوتاه مدت و هم در استراتژی و دراز مدت بودند که انتخاب و اجرا میشدند.در آن دوران ، اگر مجسمه های شاه در میدان های شهر های مختلف شبانه منفجر میشدند آن انفجارات سمبولیک بودند و کاملاً بار سیاسی داشتند. در آن گونه عملیات ، انقلابیون مطمئن می شدند که جان هیچ فرد بیگناهی به خطر نیفتد تا رژیم نتواند از پیام سیاسی آن عملیات بکاهد و از آن به نفع خود استفاده کند. آن گونه مبارزات انقلابی و قهر آمیز اساساً با
ترور کوری که بنیادگران اسلامی این روزها مسببین آن هستند از زمین تا آسمان فرق دارند(وحوش داعش و القاعده و حزب الله لبنان و شبه نظامیان فرقه گرای شیعه وابسته به رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی)

این شیوه ها همچون بمب گذاری در قطار های مسافر بری و زیر گرفتن مردم با کامیون در بازار کریسمس و سربریدن مردم بی گناه ، شیوه های بنیاد گران اسلامی(چه سنی و چه شیعه) است که با کشتن مردم عادی و بیگناه ، به جای "بیانیه سیاسی" بودن ، به "انتقامجوئی" و "انتقام شخصی" تبدیل میشوند. این نوع بمب گذاری ها و عملیاتها و اقدامات اصولاً محکوم هستند و عاملین آن جایگاهی در میان توده های مردم جهان ندارند. پس اعدام انقلابی مزدوران رژیم که توسط انقلابیون صورت میگیرد و برای در هم شکستن جو سکوت و خفقان و ایجاد شور و تحرک در جامعه و نشان دادن شیوه قهر انقلابی است ، اساساً با اعدام انقلابیون که توسط رژیم های ددمنش پهلوی و جمهوری اسلامی جهت سرکوب جنبش انجام گرفته و میگیرد در ماهیت با یکدیگر فرق دارند ، اگر چه هر دو از لحاظ لغوی "اعدام" نام دارند.فرض کنید یک گروه چریکی که در کوهستان های کردستان زندگی و مبارزه میکنند در حین عملیاتی به دو نفر از پاسداران رژیم برخورد بکنند. فکر میکنید بعد از خلع سلاح کردن آن ها ، آیا میشود که از آن ها قول گرفت که بعد از بازگشت به شهر سکوت کرده و بر سر زندگی و به خانواده خود باز گردند؟ آیا چریک ها میتوانند پاسداری و مزدوری آن ها را با "محبت" جواب دهند و اجازه دهند که زنده بمانند به این امید که آن ها هم با "محبت" جواب چریک ها را بدهند؟ یا آن که با اعدام آن دو مزدور دشمن و از سر راه برداشتن آن ها به مبارزه خود ادامه دهند؟ البته و صد البته چنین اعدامی توسط انقلابیون با اعدام دو نفر جوان بجرم پخش "شبنامه" که توسط رژیم سفاک جمهوری اسلامی صورت می گیرد در ماهیت اساسا با یکدیگر فرق دارند ، اگر چه هر دو هم از لحاظ لغوی "اعدام" نام دارند.در مورد ددمنشی و سفاکی رژیم جمهوری اسلامی ، بر خلاف بحث نادرست عده معدودی که میگویند اگر چپ در دوران قیام به اعدام "هویدا" ها اعتراض میکرد ، اعدام ها و کشتار دهه 60 برای خودش پیش نمیامد ، آن ها سبعیت و جنایات جمهوری اسلامی را عکس العمل و یا خواست این یا آن گروه از مزدوران حکومت دانسته و نه در ماهیت ضد خلقی چنین رژیمی میبینند! رژیمی مثل جمهوری اسلامی ، اصولا نمیتواند جز با ایجاد ترس و رعب ، بدون سانسور ، بدون حبس و شکنجه و اعدام حتی یک روز هم بر سر قدرت باقی بماند.
در این راستا ، بعد از سرنگونی رژیم، مجازات جنایتکاران و چپاولگرانِ رژیم ضد ملی و ضدبشری جمهوری اسلامی را نمیتوان به آن دنیا و به "عذاب در جهنم!" موکول کرد. اعدام و مجازات جنایتکاران و چپاولگرانِ رژیم جمهوری اسلامی ، همه و همه مقوله هائی هستند که در همین دنیا و در همین کره خاکی اتفاق میفتند و بس!
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی بدست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.
تنها راه نجات خلق ایران از جهنم آخوندی ، شروع مبارزات مسلحانه ی توده ای و انقلاب قهر آمیز می باشد و لاغیر.