Skip to main content

جناب yaradiciliq سلام؛

جناب yaradiciliq سلام؛
بهنام چنگائی

جناب yaradiciliq سلام؛
اگر در خاطر داشته باشید من در سال های گذشته بارها با شما پیرامون دیدگاه های ظالمانه و ناتوانائی های ساختار بورژوازی بحرانزده گفت و شنودهائی نسبتا کافی و لازم داشته ام و این گفتمان تا دیدگاه های به سخره گرفته ی شده پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما پیش رفت و من به همه ی دروغ های فوکو تاخته ام و همه ی آن اتوپی مضمحل شده را نقد مارکسی و استدلالی کرده و نیاز به تکرار ندارم.
(( بنا بر این عیسی به دین اش و موسی به راه و مرام اش. ))

همزمان اما گمان نمی برم که شما از بحران مالی و ساختاری جهان نئولیبرال که هستی میلیاردها انسان را به تباهی کشانده است بی خبر باشید؟! به همین اروپای فکسنی نگاه کنید که درصد بیکاری میانگین آن بین 40% تا 25 % می باشد و اصولا نیمی از نسل جوان و تحصیل کرده ی اروپائی امکان یافتن کار متناسب با تحصیل و تخصص ندارند.

شما از ونزوئلای فلک زده و از کلمبیای فارک نوشته و نقد کرده اید. اما هرگز نه شما و نه هموندان مدافع غربی تان هیچگاه نمی گوئید که مسبب این نارسائی ها متوجه امپریالیسم آمریکا و ناشی از دسیسه های پرو راست اوست که مستقیما توسط سازمان های مخفی و جاسوسی اش تربیت و تأمین و لجستیک می شود.

یادآورشوم که: ساختار اقتصاد بازار و مارکت جهانی چین را حزب به اصطلاح کمونیست سازماندهی و حقیقتا رهبری برجسته می کند. مدیریت موفق یک میلیارد و بیش از صدمیلیون انسان که تنها بیش از 400 میلیون از این جمعیت کارگران متخصصان نیرویس صنعتی ـ علمی این کشور می باشند.

اما این شیوه ساختارتولیدی صنعتی چین کمونیست نیز در مسیر اهداف بهره کشی انسان از انسان بوده و می باشد و من با آن اسلوب و اهداف نابرابری سازانه هایش مخالفم و چنین حزبی نمی تواند نماینده منافع رنگین ملت ها و توده های چینی و اصولا نوع انسانی و سوسیالیسمی باشد. و بهمین خاطر محکوم می باشد.

ببینید!
من در پی یافتن و ساختن جامعه ای هستم که در آن هیچکس بخاطر پدر فقیرش نباید محروم از شکل یابی برابر با دیگران دارا و متمول شود. این خواست نه جاهطلبانه است و نه ارتجاعی! باید راه اعمال آن خود توده ها فرابگیرند و خواهندگرفت. یادتان نرود که دگرگجونی کار توده هاست و نه چند کمونیست و الیت ها و...! پس نوع چپ و کمونیست شعور اجتماعی را نمایندگی می کند و نه ارتجاع خودبزرگ بین بیمار از خود راضی را.

چپ ها و کمونیست باور به کار و ساختن و توان انسان دارند و نه مافوق انسان ها و ریاکاری های آسمانی ها! و می خواهند دانش و بینش و پردازش بهتر هستی را از انحصار گروه های ریاکار مذهبی و مفتخور ،و باندهای انگل نسل به نسل غارتگر سرمایه سالار بدرآورده و خودمدیریتی انسان کار را بدست کارورزان بسپارند.

پیشبرد این مهم پایه و حیاتی برای نوع آدم بدون هیچ تفاوت و تمایزی که همه جا وجود چشم خراشی دارد، و زدودن نابرابری ها و تبعیض ها که همه جا بیدادمی کند، کار ساده و آسانی نیست و دشمنان بسیار قهار، خونی و خطرناکی دارد.

اما خوشبختانه، جستجو و خواست نان و کار و آزادی همیشه بیاری میلیارده انسانِ محروم شتافته که آنها از این ابتدائی ترین حقوق شهروندی و درآمد مایحتاج زندگی عاجزند. این فقرها، نارسائی ها و محرومیت ها انسان را جسور ساخته و آنان را به میدان عدالتخواهی ها کشانده و خواهندکشاند.

یادمان نرود که بیش از 3 میلیارد انسان زیر خط فقر و گرسنگی مزمن قراردارند. و در همان امپریالیسم آمریکا بیش از چهل میلیون دارای پوشش درمانی نیستند. این فاجعه های ضدبشری نباید بیش از این بردباری شود.

تازه، بمن چه که چپ ها و کمونیست ها و سوسیالیست های پیشین به هر دلیل شکست خورده اند. گور پدر تفکرهای سکتاریستی و فرسوده ی چپ های گذشته و حال، و ناتوانائی های شان که نتوانستند بیاری نوع انسان درآیند و راه توده ها را برای مبارزه طبقاتی و حقوقی بحق شان هموار و صف بندی کلان و جهانی آنان را در برابر عارتگران برپا کنند. ما مسئول عصر خویشیم و نه پیشینیان!

راه سوسیالیسم انسانی و اخلاقی و شرافتمندانه است. و اصولیت خود را از تباهی و فساد کالائی برای انباشت های بیماگونه و بی هوده ی ثروت می گیرد. در بازار آزاد، ارزش هر پدیده ای همان است که بیشتر فروخته شود. حالا هرچه می خواهدباشد. من با این بی ارزشی های بنیادی ساختار سرمایه تا روزی که زنده ام مخالفم و علیه اش روشنگری و افشاگری خواهم کرد.

البته بی نیاز از سیرینی و شلاق! تندرست باشید