Skip to main content

روشنفکران مدافع حقوق بشر ملت

روشنفکران مدافع حقوق بشر ملت
Anonymous

روشنفکران مدافع حقوق بشر ملت فارس قهارترین سانسورچی صدای ملتهای مظلوم غیر فارس در کشورهای خارج می باشند، در واقع خود اینها اصلیتریرین ناقض حقوق بشر هستند که بجز زندانیان ملت فارس بقیه ملتها را اصلآ حمایت نمی کنند، ملت ما از نوع قضاوت روشنفکران پانفارسیست متعجب نمی شوند، چون می دانند آنها به ملت ما بچشم ملت درجه دو نگاه می کنند و طبیعآ نیازی هم به حمایت نمی بینند،
ایران و دموکراسی دو مفهوم کاملا متضادند. روشنفکران فارس یا باید دموکراسی را برگزینند یا مرزهای پرگهر را، دولت و اپوزسیون و روشنفکران ملت فارس تا زمانیکه مرزبندی خود را با نژادپرستی در حق ملتهای غیر فارس مشخص نکرده اند، حق ندارند در مورد دموکراسی، سکولاریزم، پلورالیسم، فیمنیسم، کمونیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم، رئفت اسلامی، اخلاق سیاسی و همچنین حقوق بشر اظهار نظر کرده و تئوری پردازی کنند، دمكراسی یك عهد و پیمانی است

كه به قانون اساسی تبدیل می شود، عهد و پیمانی كه در آن همه متعهد می شوند كه به حقوق دیگران احترام بگذارند و خواسته های هیچ گروهی، چه اكثریت باشند چه اقلیت بر خواسته های دیگران تحمیل نشود، و به این دلیل حقوق فردی از حقوق جمعی مجزا می گردد و هیچ اكثریتی نمی تواند چیزی را تصویب كند كه حقوق فردی مردم، ولو یك نفر را محدود كند، چه رسد زیرپا بگذارد، این چیزی است که برای ملت فارس نا مأنوس و حتی برای روشنفکران این ملت غیرقابل درک است،
در واقع بزبان ساده تر: دموکراسی یعنی قوانین سفت و سختی همانند پوزه بند، جهت بستن پوزه سگهای وحشی آدم نما، تا آنها نتوانند انسانهای بیدفاع و ضعیف جامعه را بدرند، وقتیکه ما نتوانیم تصویری از انعکاس پرسپکتیو های ملمویس واقعیتهای اجتماعی را در ذهن خود تجسم بکنیم، نظریه های اجتماعی و سیاسی ما قطعآ آلوده به ایده آلیسم خواهد بود، در کشوری که پانیرانیستهای پانفارسیست جهت اثبات برتری نژادی خود، هنوز هم که هنوز است در پاسارگاد دنبال استخوانهای کورش می گردند و هر روز هفده رکعت نماز تمامیت ارضی می خوانند و جهت تحقیر و هالو نشاندادن دیگر ملتها، بی وقفه مشغول ساختن جوک هستند، آیا در این جامعه با این جوّ، صحبت کردن از دموکراسی و حقوق برابر ملتها می تواند مفهومی داشته باشد؟
ملتی که حفظ و اعمال اتوریته اش برملل دیگر براساس جعلیات بنا شده و تمام شیرازه و تارپود تاریخش، زبانش و الفبایش بر اساس جعل و تحریف دروغپردازی های مالیخولیائی و سرقت از دست آوردها و زحمات ملتهای دیگر بنا نهاده شده و برای حفظ اسرار جعلیات تاریخش مجبور شده است كه هر روز به یک دروغ شاخدار جدیدتری متوسل شود و بخاطر وحشت از برملا شدن این جعلیات مجبور شده است هر روز یک پرده ضخیمتری بین خود و ملتهای غیر فارس بکشد و این پرده هم فقط بکمک چماق و دیکتاتوری مقدور گردیده و طبیعتا چماق هم هیچ سنخیتی با دموکراسی و یا حقوق بشر ندارد، و در نتیجه تا زمانی که کلیه نمایندگان ملت فارس چه در دولت و چه در اپوزسیون داخلی و یا خارجی به جعلیات تاریخی خود در حضور نمایندگان یونسگو اقرار نکرده اند و اعمالشان را به ثبت نرسانده اند و در رابطه با اتنوساید و نسل کشی ملت ترک آذربایجان در دادگاه لاهه محاکمه نشوند و غرامت آسیبها و صدمات تاریخی جبران ناپذیر آنرا بملتمان پرداخت نکنند و در حضور کلیه نمایندگان سازمان ملل در این رابطه از ملت ترک آذربایجان عذرخواهی نکنند، ملت ترک آذربایجان در هیچ گفتگوئی و یا نشستی با نمایندگان ملت فارس شرکت نخواهد کرد،