Skip to main content

ادامه نظر

ادامه نظر
بابک آزاد

ادامه نظر

در این هنگام است که وجهه امنیتی نشست خود را نشان میدهد. نشستی که یک نشست ساده برای پناهندگان عنوان شده اما آنقدر امنیتی است که انتظامات و مامور مخفی در جلسه دارد. عکس گرفتن نیز از آن ممنوع است!

و چنین است که ماموران مخفی بر سر خبرنگار فرود میایند و چونان ماموران امنیتی ایران با ضبط گوشی خبرنگار خواهان حذف عکسهایش میشوند. عکسها به اجبار پاک میشود اما پیشتر ارسال و بازنشر شده است.
اینجاست که صحنه آرایی امنیت خانه بهم میریزد. مجری به یکباره چنانکه در فیلم نیز میبینید نشست را متوقف کرده به سوی صندلی خبرنگار رفته او را به سمت تریبون میاورد تا "بازجویی علنی" از او را آغاز کند.
از او میپرسد چرا عکس گرفته و براى كسى فرستاده ای که ما را "میزند"؟
همینجاست که قمپوز را نیز در میکند و میگوید به پیمان عارف زنگ بزنید و او را به سالن وصل کنید تا از او بپرسیم چرا ما را مامور میت میداند!
من که نشست شان را از طریق پخش مستقیم سایت خودشان –نگام- دنبال میکنم بلافاصله از طریق یکی از سخنرانان پیغام میدهم که من آماده پاسخ به تماس تلفنی و وصل شدن به سالن برای ارایه ادله وابستگی تان به میت ترکیه و بلکه سرویس سعودی در پشت سر آن هستم و حتی مینویسم که چون نام مرا پشت تریبون آورده اید قانونا و اخلاقا باید فرصت پاسخگویی به من داده شود.
سخنران نیز پاسخ میدهد که بله حتما باید به شما فرصت پاسخ بدهند و من هم اکنون به ایشان منتقل میکنم.
خب البته نتیجه قابل حدس است. کسی که تا زانو ریگ به کفش دارد و دهها هزار دلار خرج این نمایش مضحک کرده طبعا به کسیکه با ثانیه ای سخن میتواند تمام رشته هایش را پنبه کند تریبون و حتی فرصت پاسخ نخواهد داد.
چه ، منش بزدلان امنیتی خوی ، بویژه از نوع خاورمیانه ای اش، همین است.
آنان اهل تاریک خانه ها و تاریکی افکنی اند ؛ نه روشنایی و شفافیت!


لازم ميدانم مراتب قدردانى خودم را نسبت به آقايان رضا انصارى راد و صابر عباسيان كه با ناآگاهى از پشت پرده نشست استانبول براى سخنرانى تا استانبول آمدند و وقتى متوجه داستان شدند نه تنها از سخنرانى و رفتن به نشست امتناع نمودند بلكه حتى هتلى كه آنان تدارك ديده بودند را نيز ترك كردند ؛ ابراز نمايم.
درود به شرافت تان دوستان.
باشد كه الگوى ديگران باشيد!