Skip to main content

یکی از کامنت نویسان، صحبت از

یکی از کامنت نویسان، صحبت از
Anonymous

یکی از کامنت نویسان، صحبت از اصل حق تعیین سرنوشت ملل میکند و با حرکت از موضع دفاع از تمامیت ارضی ایران ، چنین اظهار نظر میکند که در این کشور کثیر المله، مقوله حق تعیین سرنوشت موردی ندارد . یعنی این اصل دموکراتیک با شرایط و اوضاع و احوال ایران ، جور نیست. در جواب ایشان، باید بگویم عبارت "ایران کشوری کثیرالمله است" این مفهوم را میرساند که در این کشور، ملت های مختلف ، زندگی میکنند.اصل حق تعیین سرنوشت ملل که در کنکره انترناسیونال در سال 1896 در لندن به تصویب رسیده این مفهوم را میرساند که در کشورهای چند ملیتی نظیر ایران، ملت ها حق تعیین سرنوشت خود را دارند. حق تعیین سرنوشت، به مفهوم حق جدا شدن از یک کشور چند ملیتی نیز می باشد. در بین جناح بندی های" چپ"، آنهائی که از اصل تمامیت ارضی ایران پیروی میکنند، چپ و کمونیست تنها در حرف هستند و در واقع امر، شوونیست های برتری طلبی هستند

که ماهیت اپورتونیستی خود را در پوششی از لفاظی های " چپ" پنهان می کنند. طبیعی است هر کس که اصل تمامیت ارضی ایران را قبول میکند با جدائی این یا آن ملت کاملا مخالف میباشد و اگر احیانا یکی از ملت های ساکن ایران قصد جدائی از این کشور را داشته باشد با توسل به هر وسیله ای از این جدائی، جلوگیری به عمل خواهد آورد. در ایران چند ملیتی، در طول 95 سال گذشته،حکومت های ضد دموکراتتیک و آزادیکش، ملت های غیر فارس ایران را در معرض ستم ملی قرار داده و زبان و فرهنگ یکی از ملت های ایران را بر دیگر ملت های ساکن در این کشور که بیش از 50 در صد اهالی را تشکیل میدهند، تحمیل کرده اند. در طول این مدت طولانی، نه تنها همواره فریاد حق طلبی ملت های تحت ستم علیه ستم و اجحافات ملی بلند بوده است، ستم ملی بلا تردیذ، سبب تشدیذ ستم طبقاتی در بین این ملت ها نیز شده است. در فردای نابودی سلطه رژیم جمهوری اسلامی و در شرایطی که آزادیهای دموکراتیک در ایران ایجاد میگردد، ای بسا امکان دارد که یکی ازملت های ساکن ایران، خواهان جدائی از این کشور چند ملیتی و تشکیل دولت مستقل خود باشد. آیا در چنین صورتی وظیفه کسانی که به اصول دموکراتیک اعتقاد دارند ، چیست؟ شوونیست های تمامیت خواه "چپ" و راست، از همین حالا تصمیم خود را در این مورد گرفته اند. آنها با توسل به هر وسیله ای حتی دست یازیدن به جنگ ها و در گیری های خونین قومی، از جدا شدن این یا آن ملت جلوگیری به عمل خواهند آورد. اما عناصر و نیروهای سیاسی دموکرات مدافع آزادی و حقوق حقه انسانی، موضعی کاملا مغاییر با مواضع صد دموکراتیک شوونیست های ملت غالب، خواهند داشت . اگر سرنگونی سلطه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی توسط توده های زحمتکش، منجر به استقرار آزادیهای دموکراتیک در ایران گردید و در این میان این یا آن ملت ساکن این کشور، خواهان جدائی از ایران از طریق مراجعه به آرای عمومی شد، کمونیست ها در همراهی با دیگر نیروهای سیاسی معتقد به موازین دموکراتیک، به تصمیم عمومی ملت یا ملت هائی که میخواهند از ایران جدا گردند، احترام گذاشته و هرگز با توسل به جنگ ودرگیری های حونین، از این جدائی ممانعت به عمل نخواهند آو.رد. البته هر کمونیست و هر انسان دموکرات دیگری که مخالف با جدائی این یا آن ملت ساکن ایران میباشد، می تواند آشکارا مخالفت خود را با این امر ابراز دارد، اما با توسل به کشتار و توپ و تانک و بمباران های هوائی، به جان ملت یا ملت های خواهان جدائی نخواهد افتاد. این بود مختصری در رابطه با حق تعیین سرنوشت ملل در ایران کثیر المله.