Skip to main content

انتشار تصاویر و صحنه های

انتشار تصاویر و صحنه های
بهمن موحدی(بامدادان)

انتشار تصاویر و صحنه های دردآور پدیده ای نوظهور بنام «گور خوابی» در دیکتارتوی غارتگر خامنه ای جلاد که به یقین وجدان های بیدار میلیون ها انسان را به دردآورده، مبین واقعیتی بنام رشد بحران فلاکت در ایران است. سخن از بحران انسانی و اجتماعی است؛ که در وهلۀ نخست معلول سیاست های میهن برباد ده حاکمیتی جبار و خون ریز بنام «رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی» می باشد. ولایتی که به موازات تخریب شیرازه های اقتصادی، اکنون جامعۀ جوان و پویای ما را به پرتگاه «ذلت و خواری» کشانده و تمامی ارزش های انسانی را برای زندگی بهتر، دستخوش بحران نموده است. به واقع اگر تا دیروز مردم کوچه و خیابان تنها شاهد پدیده هایی شومی مانند «کارتن خوابی، کودکان کار، حاشیه نشینی» ، لشکر بیکاران ویا انواع و اقسام حلبی آباد ها بودند، اکنون در فرای تصورانسانی، «گور خوابی » نیز بدان ها اضافه شده است.

واقعیت در حاکمیت غارتگر جمهوری اسلامی با تمامی باند های مافیایی آن، در این است که طی سالیان اخیر فاصلۀ طبقاتی در ایران آخوند زده رشد نجومی داشته است. بسیاری از کارشناسان امور اقتصادی و اجتماعی اکنون به این مخرج مشترک رسیده اند که دیگر طبقه ئی بنام « متوسط » در ایران وجود خارجی ندارد و جامعه عملاً به دو دسته یعنی « ثروتمندان و فقرا » تقسیم شده است.
باید به عمق فساد دولتی، چپاول و غارت اموال ملی از سوی متولیان رژیم اشاره نمود. نمونه هایی مانند حقوق های نجومی، فساد برادران لاریجانی، زمین خواری قالیباف، شهردار ولایت در تهران، برادران «قاچاقچی »، پدیده هایی مانند زمین خواری، جنگل خواری، کوه خواری، دریا خواری و یا صادق محصولی، بابک زنجانی، خاوری، رحیمی و هزاران نمونه دیگر که خود مهمترین عامل در بروز گستردگی فقر و محرومیت میلیون ها نفر از آحاد جامعه می باشد.
به هرحال بروز این بحران که خود را نه تنها در وضعیت معیشتی و اقتصادی روزمرهٔ مردم به نمایش می گذارد، بلکه سایه سیاه فقر را در جای جای کشور گسترده کرده، بحدی است که چندی پیش اسماعیل احمدی مقدم ، سرکردۀ سابق پلیس رژیم از برنامه ریزان تلویزیون دولتی خواسته بود، تا بدلیل گسترش فقرو فلاکت در جامعه ، «تصاویر مواد غذائی مانند مرغ » را به نمایش نگذارند.
با این اوصاف اکنون بهتر میتوان به ابعاد فاجعه ی اقتصادی، معیشتی، فقر و فلاکت در میهن امان پی برد. فاجعه ئی که در آن اقشار ضربه پذیر بشدت در حال رشد و نمو هستند. تعطیلی مراکز تولیدی و صنعتی، سیستم فاسد حکومتی با انواع و اقسام نمونه از دزدی های میلیاردی، وجود گرانی افسارگسیخته، اختلاف طبقاتی گسترده، عدم توزیع عادلانه ی ثروت، شکست طرح های اقتصادی رژیم، رشد فزایندۀ مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ و حاشیه نشینی بخش آسیب پذیر جامعه، رشد نقدینگی و بالارفتن قیمت های ارز و همچنین خاصه خرجی های «مقام معظم!» برای حفظ کلیت نظام در پروژه های ضد ملی اتمی و یا هزینه های سنگین حمایت از بشار اسد خون ریز، جملگی دست بدست هم داده تا شکاف طبقاتی در ایران اکنون روز بروز عمیق تر شوند.
لذا به یقین باید گفت که نمونه های «گور خوابی» انعکاس واقعیات دردآور در حکومت پلید جمهوری اسلامی با تمامی باند های فاسد آن می باشد. در این راستا اکنون بحران های اقتصادی و معیشتی مردم آنچنان روبه وخامت گذاشته که دیگر کارگزاران رژیم نیز در هراس از قیام مردم بجان آمده، به ناچار به گوشه های کوچکی از ابعاد فقر و نارضایتی اعتراف می کنند.