Skip to main content

شعر نو یا شعر عروضی،

شعر نو یا شعر عروضی،
Anonymous

شعر نو یا شعر عروضی،
فرقی ندارد
هدف آنست که منظور بیان شود
و مردها آدم شوند.

فتوریستها یعنی" آینده گرایان" میگفتند هر اثری باید آگاهی طبقاتی را بیان کند و شعار میدادند "زنده باد محتوا، مرگ بر فرم، گاردهای سفید را سینه دیوار بگذارید!". آنها اهمیت خاصی به فرهنگ شهری، آنارشیسم و صنعتی شدن جامعه میدادند، و طرفداران "راپ" خواهان آثاری مانند رمان "دن آرام" شولوخف و "رئالیسم خونین" در ادبیات بودند.
از جمله رمانتیک های انقلابی در ادبیات آندوره، بوریس پیلناک و اوگی زامباتین بودند. مخالفین زامباتین او را شیطان ادبیات روس نامیدند.یکی از نمایندگان ادبیات دهقانی، سرگی اسنتین (1925- 1895)، پایه گذار مکتب تصویری درشعر بود که میگفت در نظام سوسیالیستی، شاعر خدای جدید است. او را در کنار پوشکین شاعری مهم میدانند. وی به رد فتوریسم و سمبولیسم پرداخت و میگفت در شعر به تصویرکشاندن منظور مهم است و نه محتوای شعر.او در قفقاز با شعر وادب پارسی ازجمله با آثار سعدی و فردوسی آشنا شده بود.
محفل ادبی "برادران سرابی" که بعد از انقلاب بوجود آمد به اتهام تبلیغ شعار "هنر در خدمت هنر" مورد تعقیب قرار گرفت. نیکولای تیخونف (1979-1896) یکی ازاعضای این گروه لقب رمانتیک انقلاب گرفت. وی متکی به الهام از فرهنگ رمانتیک قفقاز بود که سالها برای شاعران و ادیبان روس سرمشقی مهم بود. یکی دیگر از اعضای این مخفل ،یوری اولشا (1960-1899) نام داشت که با رمان "حسادت" نماینده ژانر "عکس برداری جادویی" در ادبیات شوروی شد.
"آبزورد گرایان" نیز یکی دیگر از گروههای ادبی اوائل انقلاب اکتبر بودند که میگفتند چون هنرفاقد منطق است باید همچون مورد کودکان، بشکل غریزی و طبیعی به خلاقیت هنری پرداخت. ولی سرانجام در پایان آنان را در سال 1930 به اتهام مخالفت با دیکتاتوری پرولتاریا و تبلیغ مدرنیسم ادبی نابود گردند. زمانی که زامباتین نوشت که ترس وی از آنست که تنها آینده ادبیات روس، افتخارات گذشته اش باشد ، او را تروتسکیست نامیدند .