در دهه های اخیر شاید هیچ واژه

خودشان را به قانون اساسی رژیم، که به رغم آنها از قوانین الهی نشأت می گیرند، متعهد می دانند و هرکدام به نوبهٔ خود بارها اعلام کرده اند که هیچ قصدی برای تغییر آن ندارند. الیگارشی قدرت در رژیم آدمخوار جمهوری اسلامی می بایست به این قوانین احترام گذاشته و آن را در عمل به اجرا درآورد. پروسهٔ ادارهٔ قدرت از این هم بدتر است و عمال رژیم آخوندی، در اوهامشان، با این «قوانین الهی» اختناق ضدانسانی مردم ایران را توجیه می کنند. در فرای اراده و ظرفیت اصلاح طلبان رژیم جمهوری اسلامی، که می بایست حتماً و قویاً به آن شک کرد، رژیم ولایت فقیه اساساً اصلاح پذیر نیست.
محسن کردیها اصرار دارد که حتی علیرغم اصلاح ناپذیری رژیم، مردم بایستی همچنان منتظر سرعقل آمدن نظام مقدس سرکار بمانند! و این در حالی است که ظاهراً هیچگونه عذر و بهانه ای برای سربراه شدن رژیم وجود ندارد، معلوم نیست و اصلاح طلبان هم نمیگویند که چرا رژیم سربراه نشده و زبان خوش سرش نمیشود!
اصلاح طلبان داخلی و خارج نشین در مقایسۀ رژیم جمهوری اسلامی با داعش و دیگر رژیم های سرکوبگر مثل عربستان سعودی از مردم میخواهند که رژیم را در عالم نسبیت حلوا حلوا کنند و روی سرشان بگذارند! واقعیتِ غایب در اینگونه قیاسهای مع الفارق، این است که اگر رژیم جمهوری اسلامی در ایران علیرغم میل خود نمی تواند مثل داعش عمل کند، نه بدلیل ماهیت غیرداعشی رژیم جمهوری اسلامی که قبل از هر چیز بدلیل مقاومت بالای مردم و بخصوص نسل جوان ایرانی است که بعد از 38 سال با رژیم جمهوری اسلامی به آشتی و آتش بس نرسیده و هنوز به جدال و کشاکش آشکار و پنهان خود با رژیم ادامه میدهند و علیرغم لالایی اصلاح طلبان همچنان بیدار و در انتظار روز موعود روزشماری میکنند! رژیم جمهوری اسلامی هزار بار جنایتکارتر و مرتجع تر از داعش و پادشاهی عربستان سعودی است.
آقای محسن کردی که اینهمه آخوند محمد خاتمی و آخوند حسن روحانی را حلوا حلوا می کند باید بداند که با سکوت معنی دار خاتمی و با دستور روحانی، جنبش دانشجویان در 18 تیر سال 1378، با ده ها کشته و صدها تن مجروح و مفقود، به خاک و خون کشیده شد.
متوهمین اصلاح طلبی رژیم جمهوری اسلامی می توانند همچنان رویای تغییر رفتار این رژیم را در سر بپرورانند؛ اینان می توانند کماکان به فکر پرکردن جیبهای گشادشان باشند؛ می توانند همچنان در گرسنه نگه داشتن خلق ایران و به خاک و خون کشیدن خلقهای خاورمیانه شریک شوند؛ اما به جایی نخواهند رسید طرفی نخواهند بست. تغییر واقعی در ایران تنها از طریق سرنگونی رژیم آدمخوار جمهوری اسلامی و برقراری حکومت مردم و انتخابات آزاد متصور می باشد. افتخار این تغییر در اختیار فرزندان ایران زمین می باشد.
به امید سرنگونی هرچه سریعتر رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی به دست خلق قهرمان ایران و برپایی یک جمهوری بر اساس اصول حقۀ سوسیالیسم و لائیسیته و دمکراسی.