شرح حال میرزاده عشقی را هر دانش آموز ابتدائی میتواند در ویکیپدیا بخواند و احتیاج به تکرار آن در اینجا نیست که با شعار های تکراری و تو خالی همراه گردد که "من آنم که رستم بود پهلوان". لزومی ندارد که " شهید راه وطن و آزادی " " از نوك پا الي فرق سر " ملت و مملکت بریند تا " آنقدر بزرگ و محبوب " پیروان خود گردد. تربیت و ادب و عفت کلام منافاتی با آزادی خواهی وطن دوستی ندارد. صد سال پس از مشروطیت, انتظار میرفت که با مخالفین و رقیبان به طرز محترمانه ای رفتار کنیم ولی ظاهرا ادامه فرهنگ " سلسلۀ منحوس قاجار و رضاخان و دارودسته اش و آخوندهای مرتجع " چنان بر مغز " تو را با نبرد دلیران چکار؟ " تاثیر گذارده است که " لجن پراکنی امثال " ما نمیتواند گردی از چهره آنها بشوید.
“ای درختان عقیم ریشه تان در خاکهای هرزگی مستور
یک جوانه ی ارجمند از هیچ جاتان رست نتواند
ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود
― مهدی اخوان ثالث, آخر شاهنامه