Skip to main content

لوایی عزیز یک نفر از شهرستان

لوایی عزیز یک نفر از شهرستان
Anonymous

لوایی عزیز یک نفر از شهرستان می رود به تبریز، در بازار ، بایکی حرفش می شود، بلافاصله عصبانی شده به خانه اش برمی گردد و می رود بالای پشت بام و رو به طرف تبریز شروع می کند به فحش دادن، خانمش که از خودش هم محتاطتر بوده، می گوید عزیزم بیا پائین الان خون را می افته، حالا کار ما با خارج نشینان بیشتر از این قماش است، اوزاخدان باخانا ساواش حاساد گلر،