Skip to main content

جناب سازاخ سلام؛

جناب سازاخ سلام؛
بهنام چنگائی

جناب سازاخ سلام؛
همانگونه که در پانویس پیشنم گفتم شناخت شما در عرصه های فلسفی فرافکنانه، ذهنی و دور از واقع است. اینک نیز با این پانویس تازه نشان داده اید که از اقتصاد بازار، اقتصادسیاسی و روابط پیچیده در ساختار سرمایه سالار که جز مبتنی بر سود و انباشت سرمایه نیست؛ بسیار دور و بیگانه مانده اید. و بسیار کمتر با مفاهیم علمی اقتصاد، روند تاریخی ـ تکاملی آن و جایگاه بورژوازی "بی وطن داخلی و جهانی" آن آشنا می باتشید. بنا بر این با چند جمله نمی توان تناقض دیدگاه های شما را برشمرد.

اما اینکه نوشته اید کمونیست ها خان زاده بودند! براستی شما نشان می دهید که تفکر مانوفاکتوری دارید و اصل مقوله های:

حتی کلی سرمایه، ابزار کار، مواداولیه، نیروی کار، مزد، پول، تولید، فروش، رقابت، ارزش افزوده و سپس انباشت همان سود مازاد یا "ارزش افزوده" را نمی شناسید و از این مفاهیم زیربنائی در اقتصاد بی خبرید.

وگرنه بدین سادگی همچون ملاها، ما کمونیست ها را سارق و مصادره کننده ی سرمایه ها، نیروی مزاحم حرکت تاریخ، کثیف و دشمن خدا در چشم مردمان کارمزد و چپاولشده نشان نمی دادید. تامگر ما کمونیست ها را بیشتر مورد سوءااستفاده قرارداده و به اهداف ضدکارگری خود برسید.

نه دوست من این شیوه دیگر کاربرد ندارد و بی هوده است. زیرا همه ی شما مدافعان سرمایه و بهره کشی هنوز نمی خواهید باورکنید که دارائی 8 نفر میلیاردر بیشتر از هستی 4 میلیارد انسان غارت شده است و چرا؟

تازه برای اولین بار در طول تاریخ می بینیم که علنا سران سرمایه سالاری متحد آمریکا و یاران آنها، توانسته اند با شجاعت و بی باکی میلیاردری را بخوان( گرگی ) را به مراقبت از میش های آمریکائی و جهانی به شبانی بسپرده است! ما در آینده ای ناچیز خواهیم دید که این گرگ اگر سرکوب کارگری مردمی نشود می تواند چه فاجعه های ضدبشری را در زمین ما علیه نوع انسان بکاربرد و می برد. باید چهارچشمی مراقب این گرگان درنده بود.
باسپاس