«"به یک نکته اشاره کنم که

مسالمت آمیز انقلاب سوریه و متعاقب آن در گرفتن جنگ داخلی و کشتار وسیع غیر نظامیان اهل سنت، بزرگترین موج جهادیسم را در جهان سبب شد و به جهاد گرایی سلفی که در سالهای آخر منتهی به انقلاب سوریه ضعیف ترین وضعیت خود در سالهای پس از جنگ عراق را سپری می کرد، حیات دوباره ای بخشید.
اکنون شش سال است که از آغاز قیام خلق سوریه علیه دیکتاتوری بشار اسد خون‌ ریز می گذرد، قیامی که نخست با تظاهرات‌های مسالمت‌آمیز برای دستیابی به خواسته‌های به‌حق مردم، یعنی برای رسیدن به آزادی، دمکراسی و حاکمیت مردمی آغاز گردید و در پروسه‌ای بسیار کوتاه با تیغ تیز حاکم دمشق و با حمایت همه جانبۀ آخوندهای حاکم بر ایران به خون و خون‌ریزی کشیده شد. بسیاری در آن دوران تلاش کردند تا با صلح و صفا و با پرداخت کمترین هزینه و بدون دست یازیدن به عنصر به‌ حق قهرآمیز، به‌ طریق‌ اولی به خواسته‌های سیاسی و اجتماعی دست یابند، اما تاریخ نوین خلق محروم سوریه شاهد است که این دیکتاتوری اسد و هم‌ پیمان وی در تهران بودند که راه را بر تمامی تلاش‌های مسالمت‌آمیز نیروهای آزادی‌خواه این کشور بستند و با حمایت‌های مالی، نظامی، سیاسی و نیز ارسال گسترده سلاح، به مردم سوریه اعلان‌جنگ دادند. به‌ یقین بزرگ‌ ترین نقش ویرانگر در این جنگ تحمیلی و خانمان‌سوز را آخوندهای حاکم بر ایران تا به امروز ایفا کرده اند، که نه‌ تنها در سوریه بلکه در جای‌جای منطقه بحرانی خاورمیانه ایفا کرده اند. خامنه‌ ای با گسیل «تیپ فاطمیون و زینبیون» و «نیروهای یگان صابرین، از نیروهای تکاور سپاه پاسداران ضدخلقی» و« تیپ ویژه هوابرد ارتش» و نیز گسیل بخش‌های بزرگی از نیروهای حزب‌الله به سوریه، به‌ یقین قصد آوردن صلح و آرامش به این کشور مصیبت‌ زده را ندارد، بلکه این کار او در راستای منافع استراتژیک رژیم در صدور بنیادگرایی و ایجاد یک امپراطوری شیعی در منطقه ارزیابی می‌شود.