Skip to main content

ادامه کامنت قبل

ادامه کامنت قبل
Anonymous

ادامه کامنت قبل
«سپس مردی به سراغ او آمد، تا سپیده دم صبح با او کشتی گرفت. وقتی آن مرد دید که نمی تواند بر یعقوب قالب شود، بر بالای او ضربه ای زد و پای یعقوب صدمه دید.
پس آن مرد گفت:«بگذارم بروم، چون سپیده دمیده است.» اما یعقوب گفت:«تا مرا برکت ندهی نمی گذارم از اینجا بروی.»
آن مرد پرسید:«نام تو چیست؟»
جواب داد:«یعقوب.»
به او گفت:«پس از این نام تو دیگر یعقوب نخواهد بود، بلکه اسرائیل، زیرا نزد خداوند و مردم مقاوم بوده و پیروز شده ای.» فصل پیدایش، صفحه33

منظور از مرد در این قسمت از تورات خداوند می باشد و در تورات های جدید برای جلو گیری از مسخره بازی زیادتر نام آن را با خداوند تعویض کرده اند، چون به غیر از خداوند کسی نمی تواند برکت دهد!.

«هراکلس که میهمان آدمت بود به جهان مردگان رفت و با تاناتوس یعنی مرگ دست و پنجه نرم کرد و آلست را از او ربود»فرهنگ اساطیر یونان و روم،صفحه 3
دقیقا همین اتفاق در داستان دلی دومرول دده قورقود اتفاق می افتد و به طوری که دومرول سخنی به گزاف می گوید و خداوند عزرائیل را برای ستاندن جان او می فرستد. به دلیل اینکه داستان ساخته شده رنگ اسلامی به خود بگیرد دومرول که نقش یعقوب را بازی می کند شکست می خورد و تسلیم مرگ می شود ولی خداوند از جان و می گذرد و طی داستانی به او و زنش عمر فراوان عطا می کند!. می توان گفت سازندگان توراتهای جدید برای پر کردن چاله های تورات مجبور به تاثیر گرفتن از اساطیر یونان شده اند به طوری که توراتهای کنونی را بیشتر به اساطیر یونان می توان نسبت داد تا واقعیات تاریخی و یا مسائل مطرح شده بین خداوند و موسی.
دده قورقود: ظاهرا بر اساس موهومات نوشته شده دده قورقود اولین شخصی بود که از طرف تورک ها به حجاز رفت و محمد را دید و اسلام آورد. دقیقا همان داستانی که برای سلمان دست و پا کرده اند، احتمالا با آن قوپوز به دست گرفته خود آیه های قرآن را تلاوت می کرد!.

در نتیجه سازندگان داستان های دده قورقود برای ساختن داستانهایی برای منتسب کردن به تورک ها به توراتهای دست ساخت خود رجوع کردهاند. نکته جالب دیگر در نام صاحب این داستان، کلمه دده می باشد. در تورکی دده معنی پدر (پدران سالخورده) را دارد. گرچه حضرات مدعی هستند که یک مرتبه عرفانی بوده است، ولی هم اکنون نیز در آذربایجان و تورکیه و کشورهای آسیای میانه برای معادل کلمه پدر از دده استفاده می کنند. حال در فارسی پیر بابا یا پیر می گویند و یا بعضا از کلمه پیر به تنهایی استفاده می کنند که مربوط به روحانیون یهودی می باشد و در همه جای ایران و حتی در ترکیه نیز می توان مقابر آنها را دید.
در تورکیه می توان پیرسلطان آبدال را نامبرد که سر سلسله یک فرقه عرفانی و انحرافی برای اسلام می باشد گرچه می گویند او طرفدار رعایا و بر علیه ظلم فودال ها بود ولی عجیب اینکه فرقه اهل حق او را یکی از بزرگان خود می دانند!. مشخصه مشترک پیرسلطان و دده قورقود در اوزان بودن، دوره گرد بودن،ویژگی های عرفانی و انحرافی مشترک می ‏باشد. حتی در آسیای میانه نیز می توان مقابر زیادی از دده ها را دید که خود نشان از نفوذ یهود در آن منطقه می باشد و موضوع زمانی بیشتر جالب است که مسیحیان نیز از لفظ پدر روحانی برای بزرگان کیش خود استفاده می کنند. در نتیجه رگه هایی از توطئه کنیسه و کلیسا را در اینجا نیز می توان یافت.