Skip to main content

سلام جناب تهرانلي عزيز از

سلام جناب تهرانلي عزيز از
Anonymous

سلام جناب تهرانلي عزيز از توضيحات به موقع و روشنگري شما تشكر مي كنم مشكل ازربايجان وجود چنين افرادي مانند ارسي است كه بيشترين ضربه را به ملت ازربايجان زده اند و در فرهنگ فارس ذوب شده اند ارسي ها و امثالهم دست پانفارسها را در ضربه زدن به ملت تورك از پشت بسته اند براي بدست اوردن اسم وناني حاضرند شرافت و انسانيت را له نمايند جناب ارسي اين مقاله بيشترين شباهت به جامعه فلاكت بار ايران دارد چراكه فاكتورهاي جناب عالي شرايط كنوني ايران در حال تجزيه را شرح مي دهد كه چند جمله را با تغيير كلمات در اينجا مي آورمايران را به لکوموتیوِ ترمز بریده‌ای تشبیه می‌کنند که با سرعت زیادی به سوی تصادفات، وقایع و اتفاقات پر از ضرر و خطر در حرکت است. اگر از این حرکت انحرافی بازداشته نشود، تبدیل ايران بحران‌زده، به یک «دولتِ درمانده»، امری اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. زیرا مجموعهٔ عللِ موجبه‌ی تضعیف

ايران را به لکوموتیوِ ترمز بریده‌ای تشبیه می‌کنند که با سرعت زیادی به سوی تصادفات، وقایع و اتفاقات پر از ضرر و خطر در حرکت است. اگر از این حرکت انحرافی بازداشته نشود، تبدیل ايران بحران‌زده، به یک «دولتِ درمانده»، امری اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. زیرا مجموعهٔ عللِ موجبه‌ی تضعیف و تبدیل شدن به «دولتی درمانده» را فراهم دارد.
اگر به اوضاع ايران و نحوه رهبریِ سیاسیِ آن خوب نگاه کنیم، می‌بینیم که ايرانی نیرومندِ گذشته، از درون شکست برداشته و از تضادهایی که جنگی گشته‌اند در رنج است: درگیری‌هایِ ویرانگر قومی با کردها، اختلافاتِ فرقه‌ای با سني ها، کینه‌توزی متقابل با توركها، تضاد همه‌جانبه‌ی سران حكومتبا يكديگر... و در نهایت، دخالت در امورِ سوریه و عراقی‌ها که به درگیری با همه همسایه‌ها منتهی شده؛ شرایطِ عمومی را برای عملیاتِ تروریستی، جنگ و دعوایِ درون‌حکومتی، فساد اداری، «بحران اقتصادی» و انواع تبهکاری‌هایِ فردی و فرقه‌ای ، خاصه زورگوییهایِ حکومتی، عادی و آسان کرده که همهٔ اینها نشانه‌هایِ روشنی ست از حرکت ايران در جهتِ بی‌ثباتیِ سیاسی، و سقوط به سطحِ «دولت‌های درمانده» که اگر چنین شود، تاثیری مرگبار در سراسر منطقه خواهد داشت.