Skip to main content

شخصی بە نام رهگذر چنین

شخصی بە نام رهگذر چنین
جمال

شخصی بە نام رهگذر چنین مینویسد .در تاریخ نوشته شده است که سران کرد خود را به رضا شاه تسلیم کردند . این تسلیم نامه در ساعت 12 شب به رضا شاه رسید. رضا شاه توانست به هرج و مرج و خان خانی پایان دهد و حکومتی مرکزی و مقتدر سازماندهی کند،،،،،،،،،،،،،، مردم ایران در رژیم پهلوی پدر و پسر و جمهوری اسلامی تاریخ را تحریف کردند و میکنند و تاریخی دروغین و جعل در کتب درسی بە نوباوگان ایران آموختن میگویند تاریخ را کسانی کە در جنگها پیروز میشوند مینویسند ،، مبارزە ملت کورد برای آزادی قدمت چند صدە دارد اگر بە تاریخ عصر جدید کە آرشیوبە وجود و فیلم و دکومنت بە آرشیو گردید تمامی تاریخ جعلی و دروغین برملا میشود دیگر امروزە ماس مدیا روزنامە ، رادیو، تلویزیون ، انتر نیت در انحصار قدرتمندان و حاکمان نیست مردمی کە کە در صحنە قرار دارند و برای هستی خود و آزادی مبارزە میکنند

امروزە بە مانند حکومتگران رویدادها را ضبط و آرشیو میکنند در رابطە با کامنت دوستمان کە نوشتن رهبران کورد و ساعت 12 تسلیم نامە بە رضا شاه رسیدە نمیدانم ایشان این را از کجا آوردەاند زمانی کە سمیتقو بعد از کشتار 70 نفر از نزدیکانش بە تبریز از جملە برادر بزرگش حمزە آقا در بحبوحەی بە توپ بستن مجلس و خلع احمد شاه و امضاء فرمان مشروطیت در همین زمان بود کە سمیتقو سر بە شورش برداشت برای آزادی کوردستان و وضع ایران و ارتش ایران در این موقعیت آنقدر نا بسمان بود کە در هر گەشەای از ایران شورش بود ،، مشخصأ در کوردستان ارتش ایران افسران و ارتشیان اسلحەهای خود را با یک شلوار کوردی عوض میکردند کە از کوردستان فرار کنند با لباس کوردی و درست در همین زمان بود کە سمیتقو در تمام منطقە حرف اول را میزد و رضا شاه واقعأ عددی نبود در مقابل سمیتقو ..... بروید خاطرات همسر رضا شاه مادر محمد رضا شاه را بخوانید تا موقعیت سمیتقو و رضا شاه را در آن دوران دریابید هر چند این خاطرات همسر رضا شاه نیز بی طرفانە نیست سمیتقو بنا بە کشتاری کە در تبریز از فرستادگان کورد نزدیک 70 نفر بودند در اوایل در فکر انتقام از تورکها بود ولی بعدأ کە بە نیروی ایشان و قدرت ایشان افزودە شد بە فکر استقلال کوردستان و آزادی کوردستان گام برداشت و نیروهایش را در همین راستا سازماندهی کرد همانطور کە در کامنت پیشین نیز گفتم روزنامە شب عجم ( تورک ) و روز کورد را انتشار داد ،،،، چند بار رضا شاه و سمیتقو همدیگر را ملاقات کردند مشخصأ یک بار آن در خاطرات همسر رضا شاه آمدە و چگونگی این ملاقات را رضا شهاه برای همسرش خانم ملوک تعریف کردند کە همسر رضا شاه بە حذف نکاتی چگونگی این ملاقات را توضیح دادە .... رضا شاه با نزدیک بە 500 سوارە نظام و چند ماشین ارتشی بە دیدار سمیتقو در سلماس میرود در نزدیکیهای سلماس از طرف تعداد بسیاری از قوای سمیتقو محاصرە میشوند رضا شاه با همراهانش بە قلعەی چهریق محل فرماندهی سمیتقو بردە میشوند آنها شب را در مقر سمیتقو میمانند و صحبتهائی بین رضا شاه و سمیتقو در طول شب رد و بدل میشود کە از چگونگی آن معلوم نیست ولی حتمأ این مذکرات رضا شاه با سمیتقو باید در آرشیو ارتش ایران ضبط شدە باشد و موجد باشد متأسفانە تا کنون از چگونگی آن معلوم نیست ولی آنچە کە معلوم است رضا شاه کە برای همسر خودشان تعریف کردند هیچ وقت در تمام طول عمر بە اندازەی این شب روز کە مثل گنجشک در اختیار سمیتقو بودە نترسیدە و ترس بر تمام وجودش غلبە کردە بودە و تمام شب را رضا شاه نتوانستە بودند بخوابند این کل صحبتهائی است کە رضا شاه برای همسرش تعریف کردە و همسر رضا شاه در خاطرات خودش بە آن اشارە میکند از طرف دیگر سمیتقو خیلی سادە میتوانستە در چندین نوبت کار رضا شاه را یکسرە کند ایشان خیلی سادە میتوانستند بە جای مارشیمون آسوری رضا شاه را بکشند کە متأسفانە این کار را نکردند و تا آخر عمرش هم سمکو سمیتقو برای این اشتباه خود را نبخشید در هر صورت بعدها رضا شاه کە قدرت گرفت باز مذاکرە بین سمیتقو و حکومت رضا شاه انجام گرفت ولی متأسفانە کاری کە سمیتقو میبایست انجام دهد کشتن رضا شاه کە انجام نداد رضا شاه بە مأمورین خودش امر میکند در طول مذاکرات آخر سمیتقو را بکشند و جسدش را در اشنویە طناب پیچ کردند