Skip to main content

راشل گرامی روی نقطه ایی از

راشل گرامی روی نقطه ایی از
Anonymous

راشل گرامی روی نقطه ایی از هستی انگشت گذاشته که قابل اندیشه است.
پرتوهای ایکس، لیزر، فرا قرمز و دیگر پرتوها میتوانند با ابزاهای درخور، اندازه گیری شوند؛ اما روح ویا روان سلول، اندام جانور و انسان خود را در دسترس ابزار اندازه گیری نمیگذارند. ما برای بیماریهای گوناگون روحی ـ روانی، نامگذاریهایی را دارا هستیم و آنها را از یکدیگر و بادیگر میتوانیم جدا کنیم.
زندگی، تنش میان دو پدیده مردن و زیستن است. و یا به سخنی دیگر زندگی تنش میان مثبت و منفی درون سلولی ایست. پدیده مثبت از آغاز زادروز قوی و رشد دهنده و پدیده منفی، نزار و سست است. این فرآیند، گام به گام، روندی باژگونه خواهد گرفت. سرانجام، مرگ و یا همان پدیده منفی پیروز خواهد شد. اما آیا داستان در همینجا پایان خواهد یافت. چنانکه همه میدانند سلول کوجکترین بنیان زندگیست و من به این باورم که این کوچکترین بنیان دارای روح و یا روان

است. همانطور که این بنیانها در پیوست با یکدیگر اندامی را پایه گذاری میکنند که آن اندام نیز روان دار است. من ناگزیر به این باور میرسم که اتمی که دارای الکترون و پروتون هست و دارای کنش و واکنش و تنش است، میتواند دارای روحی ناسنجش پذیر باشد. خاک، آب و هوا، گردآمده گوناگونی کانها، اتمها، ملکولها انسانی و جانوری اند؛ ودارای روح و روانی هستند که بخاطر ناسنجش پذیریشان در نخستین دید خنده آور است.