Skip to main content

بچه های گنجشک که تازه سر از

بچه های گنجشک که تازه سر از
آ. ائلیار

ə= فتحه
بچه های گنجشک که تازه سر از تخم درآورده اند وهنوز بلد نیستند درست جیک-جیک کنند، در زبان ما،آذربایجانی،
« اَ تچا بالا ət-ça-bala گفته میشوند.
برخی از اینها پا را فراتر میگذارند و میخواهند به مادرشان یا بزرگترها،جیک-جیک یاد بدهند.

این،گوشه ای از «وضع دیالوگ» سایت را نشان میدهد.

"کسی" که از" آزادی" سوء استفاده کرده، و « حکم خائن خلق بودن مدیر سایت - کیانوش توکلی- را در رسانه خودش صادر کرده، که معلوم است اعدام و قتل است»، حالا آمده، با علم کردن پرچم « مسعود رجوی، شعارهای ناقص ازبرکرده ، و نفهمیده ی چپی، را، جهت به لجن کشیدن چپ، ودر خدمت به فرقه ی مستبد و توتالیتر رجوی»، با های-و-هوی ، جار میکشد.

مانند آن بچه گنجشک های تازه سر از تخم در آورده آمده ، پا برهنه به میان دیالوگ دونویسنده دویده و شعار« دین افیون است» میدهد.
باید گفت« مواظب باش تریاکی و هروینی» نشوی!»

« آزادی» چطور؟ آزادی، افیون شما نیست؟ نه؟ پس چرا « حکم به قتل » مدیر سایت دادی؟

اشتباه کردی؟ آیا میدانی که اشتباهات اساسی « چگونگی باطن» فرد را عیان میکنند؟ و کیفیت سرشت فرد را نشان میدهند. یعنی
« ناخود آگاه» او را برملا میسازند ، و «پرده و سانسور ریا کارانه » ای را که « زبان»-اش، ایده های بر زبان آورده اش، بر روی ماهیت و باطن اش کشیده، به کنار میزنند؟ و شخص را آنچنان که هست مینمایانند؟
------
« آزادی، دین، برابری، دموکراسی، حقوق بشر، علم ، ملت، زبان،... و خلاصه هر چیز مادی و معنوی ، میتواند در دست این
« حیوان ناطق و دوپا، بنام بشر، به ابزار و ساطور و زهر » یا « وسیله ای برای بهزیستی» تبدیل شود. بستگی به آن دارد
که بشر چه « تفسیر و چه استفاده ، و چگونه کاربرد و هدفی» از وسایل « مادی و معنوی» داشته باشد. هیچ چیز به خودی خود
« خوب و بد، یا زهر و عسل» نیست. چیزها بدون بشر خنثی هستند.
«چگونگی» هر چیز را بشر تعیین میکند.
مانند حکم غیر انسانی برای مدیر سایت، با ابزار آزادی، یا اعتراض به تبعیض و ظلم در آزادی.
-----
دین مانند خیلی چیزهای دیگر نفسیر پذیر است. بستگی به این دارد که داعش و خمینی آنرا تفسیر کند یا مهتاما گاندی و لوترگینگ و مانند های اینان.
داستان فلسفه ها و قوانین و حتی علوم نیز چنین است.
آن تفسیری به درد بخور است که « راحتی و آزادی و رفاه و پیشرفت تک تک افراد و کل جامعه را فراهم کند». اینهم حاصل نمیشود مگر اینکه « تک تک افراد و کل جامعه، داو طلبانه ، در مشورت و تصمیم گیری های عمومی، آگاهانه شرکت کنند- دیالوگ فرد ی و عمومی- و عده ای را چنان برنگزینند - و قدرت خود را به دست آنان ندهند- که به گیوتین گردنشان تبدیل شوند.»
دیالوگ دو نویسنده در این جهت است.