Skip to main content

تا بحال من ندیدم فردی به نام

تا بحال من ندیدم فردی به نام
بهمن موحدی(بامدادان)

تا بحال من ندیدم فردی به نام "پرویز" کامنتی بنویسد و در کامنت خود به مارکسیستها و مجاهدین حمله نکند!!! او با ربط و بی ربط با موضوع مقاله ها و در تمامی نظراتش به مارکسیستها و مجاهدین حمله می کند و علیه آنها لجن پراکنی و نفرت پراکنی می کند. هدف او از انجام این کار مشخص است و مقررات ایران گلوبال اجازه نمی دهد که وارد آن بشوم و این فرد را افشا کنم. او همیشه می گوید که جنبش پرافتخار چپ ایران "وطن فروش" ، "تجزیه طلب" و "بی وطن " است!!!!!! در صورتی که باید با صدای رسا گفت که چپهای واقعی ایرانی میهن پرست هستند و مخالف تجزیه و تکه پاره شدن ایران می باشند. میهن پرستی با برتری طلبی ملی و راسیسم و شوونیسم از زمین تا آسمان تفاوت دارد. پرولتاریا خانه و "وطن " دارند و به وطن خود عشق می ورزد. مارکسیستها "انترناسیونالیست" می باشند، انترناسیونالیسم پرولتری با "جهان وطنی" تفاوت دارد -

انترناسیونالیسم پرولتری بیان علاقۀ واحد و اتحاد خدشه ناپذیر طبقۀ کارگر سراسر جهان در مبارزۀ متحد آنها علیۀ دشمن مشترک یعنی سرمایهﺪاری و امپریالیسم است، انترناسیونالیسم بیان وحدت اهداف آنها برای برچیدن بهره کشی انسان از انسان و تقویت روحیۀ برادری بینﺍلمللی میان کارگران جهان است. برچیدن مالکیت خصوصی بر وسائل تولید و ساختمان جامعهﺍﯼ انسانی و بدون ستم و بهره کشی است. این ایدئولوژی کارگران صرفنظر از ملیت، نژاد، مذهب و قومیت آنهاست. انترناسیونالیسم پرولتری مظهر برادری بی شائبه و همبستگی جهانی کارگران است. آنها برای هدف واحد که جامعهﺍﯼ بی طبقه و جهانی باشد که در مرکز آن انسان و اصالت و حیثیت وی قرار داشته باشد و به مقام ارزشمند خویش نایل شود، مبارزه می کنند.
اما "جهان وطن" کسی است که هوادار حکومت جهانی و دنیای بدون مرز است و آن را موذیانه مظهر مدرنیسم و ترقی جلوه می دهد، با این تفاوت که به ملت و حق ملل در تعیین سرنوشت خویش، استقلال ملل، حق حاکمیت هر ملت مفروض، تمامیت ارضی کشورها، اعتقادی ندارد، روابط میان ملتﻫﺎ و اساساً مقولهﯼ ملت را کهنه شده می داند و می خواهد آن را با مقولهﯼ اتحادهای فراملی جایگزین کند. "جهان وطن" سنن و فرهنگ ملی را نفع می کند، "جهان وطن" این گونه تبلیغ و القاء می کند که به این دلیل که خودش واژهﯼ ملت را نمی پذیرد و "فراملی" فکر می کند و مرزها را قبول ندارد، مترقی است. وی پدیدهﯼ ملت را به گذشتهﯼ دور متعلق می داند. ایدئولوژی "جهان وطنی" که جهان را وطن خود می نمایاند و تعلقات ملی، آگاهی ملی ملل، استقلال ملی آنها را، آن هم در دوران امپریالیسم و جهانی شدن سرمایهﺪاری نفی می کند، یک ایدئولوژی ارتجاعی، در خدمت امپریالیسم جهانی، در خدمت نفی حقوق ملل و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آنها قرار دارد. این ایدئولوژی، ایدئولوژی استعمارگران است. که فقط جهانی را در زیر سلطهﯼ انحصارات می خواهند و مردم را با این تئوری به تسلیم در قبال آنها دعوت می کنند. جهان بدون مرز آنها جهانی نیست که کمونیستﻫﺎ می خواهند بر قبر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و نفی بهره کشی فرد از فرد به پا دارند. در جهان مورد نظر آنها همهﯼ دول و ملل باید به حلقوم امپریالیسم روان شوند و از هویتﻫﺎﯼ ملی خویش دست بردارند.
باری ، آنهایی که می گویند تمامی چپهای ایرانی "بی وطن " ، "تجزیه طلب" و "وطن فروش" می باشند، یا وابسته به رژیم ساقط شده و منحوس پهلوی هستند و یا وابسته به رژیم نکبت و جنایتکار و فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی.
محمدعلی عمویی کمونیست و از اعضای برجستۀ حزب توده در مصاحبه ای در باره شکل گیری حزب توده می گوید:
«"در هفتم مهر سال 1320 ، شماری از فعالان سیاسی جامعه ایران نشستی داشتند و طی سه روز درباره چگونگی جامعه، ترکیب طبقاتی و ویژگی های اجتماعی ایران بحث های طولانی کردند. آنجا حزبی پایه گذاری شد که متکی به توده مردم باشد و برای بهبود شرایط زیست مردم ایران فعالیت کند؛ "ضمن دفاع از تمامیت ارضی کشور" نه بر مبنای ناسیونالیسم بلکه بر مبنای "میهن دوستی ایرانیان"»
آموزگاران بزرگ کمونیسم به ما می گویند که یکی از وظایف پرولتاریای هر کشوری، دفاع از تمامیت ارضی میهن خود است. پرولتاریا، خانه و وطن دارد و از تمامیت وطن خود دفاع می کند.
سرنگون باد رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی
نابود باد بقایای سلطنت پهلوی
نابود باد تفکرات تجزیه طلبانه و تفکرات پلید پان ترکی و پان عربی