Skip to main content

آذر در پهلوی یعنی آتش. در

آذر در پهلوی یعنی آتش. در
Anonymous

آذر در پهلوی یعنی آتش. در زبان ترکی امروز بسیاری از واژه های پهلوی مثل زُر یا درده جر یا زمی باقی مانده. در آذرمهر و آذرنوش و آذر بهرام و آذر برزین و آذر زردهشت و امثال آن مراد آتشکده های منسوب به این نامها است. بایگان یعنی حافظ، نگهدارنده. اگر آذزبایگان محل آز ها بوده، پس چرا آزبایگان نگفته اند؟ حرف «ر» این وسط از کجا آمده؟ این نوع زبان شناسی آدم را یاد ذبیح بهروز و مقدم می اندازد. به قول هدایت، تهران هم گویا در اصل تَه ران بوده چون مردمش در آغاز به جای راه رفتن روی دو پا، کون خیزه می رفتند. یعنی با ته شان می راندند.