Skip to main content

« ر r » از کجا آمده؟ در نام

« ر r » از کجا آمده؟ در نام
آ. ائلیار

« ر r » از کجا آمده؟ در نام آذ-ار-بای- قان .
r نیست بل « ارər» است. خط عربی صدا یا حرف ə فتحه را مخفی نموده است. که صدای ər و ar هر دو را در کلمات دارد.

---قاجار
Qac-ər قاج-ار
Qəc-ər قَج -ار
Qə-cər قَجَر

قاج-ار : قجر qəc-ər یا qac-ər

Qacar نام طایفه :
معنی :
آن از، قاج + ار ؛ تشکیل شده. بن فعل+ علامت اسم فاعلی . تبدیل به اسم طایفه شده است.
قاج ، قاچ، قاش که شکل باستانیش گفتیم همان kas در سومری و زبان کاسبی ست :
امروزه بن فعل میباشند از: قاجماق. قاچماق، قاشماق.

به معنی « فرار و فرار کردن» ، اما معانی مجازی و منظوری هم دارد. مانند جوانمرد یا دختر جسور و جنگجویی که « دستگیر شدنی نیست). قاچار . سیار، کوچگر نیز معنی دارد. در پایین توضیح داده ام که معانی منظوری یا مجازی، « رها و آزاد ، یا رهایی و آزادی ، و فرد آزاد و رها» در آن مستتر است. و به معنی « رها» استعمال میشد.
معانی کلمات قاجار ، قجر، گزرgəzər، خزر ، kas ، kaş در اینکه اشاره به « فردی آزاد» دارد یکی هستند. (توضیح در پایین.)
نشان میدهند ساختن اسم فاعلی از بن افعال ریشه در زبان ترکی دارد. این وند به اسم نیز می چسبد.
ار با اسم ترکیب شده اسامی ترکیبی میسازد:

ər+ اسم
ار+ سالان: کسی که مرد افکن است( سالان اسم از مصدر سالماق)
ار+ آصلان: مخفف ارصلان : کسی که چون شیر است. اصلان شیر. و غیره. ار+ دالان ، از دلان.
دالان اسم از مصدر دالاماق. مانند « آری دالادی». اردالان کسی که سریع به دشمن ضربه میزند. شکلی از معنی، در نام ارسلان . که مرد افکن گفتیم.

-----

ما به کمک لی و لو lu و li نیز اسم سازی میکنیم : قره قویونلو، تبریزلی، کنگرلو ، کنگر لی.
لی یا لو «منسوبیت » را میرسانند. به طایفه، به شهر و سرزمین.
از اسم ساده مانند «su» آب، اسم جدید با افزودن لو درست میکنیم: su-lu آب دار
یا سو لی li. با آب. دارای آب. تعلقی، منسوبیتی، با آب دارد. آبدار.

لو و لی را به شکل bi در نام لولوبیlu-lu-bi، و pi در اسم کاس بی، داریم. که منسوبیت به قوم کاس و لولو را نشان میدهند.
li شکل جدید bi یا pi است.
در سومری به شکل gi یا ngi که به صورت
gir و ngir هم نوشته میشوند آمده است. منسوب به محل. اهل یک محل. محلی. منسوب به زبانی. اهل یک زبان .

-----


برای تشکیل «اسم فاعلی» ، که میتواند اسم شخص یا طایفه یا چیز دیگر باشد، بن فعل را به نشانه ی ər اضافه میکنیم: qac+ər
ər یا ar دو تلفظ لهجه ای هستند.

ار : معنی جوانمرد، تعلق به طایفه، تعلق به سرزمین نیز دارد:


در ترکیب با کلمه دیگر گاها به نظر میرسد که مخفف شده و به « ر» تبدیل گشته مانند قجر. البته در نگارش با خط عربی.
تلفظ و شکل دقیق Qə cər است. و مخفف نیست.خط عربی خطی ست که تلفظ دقیق واژه ها (بدون فتحه و کسره و ضمه و ساکن و غیره)
ممکن نیست.
در زبانهای آسیانی لولوبی، سومری، کلمه ی lu به معنی آدم، انسان، شخص، آمده است.
----------
گؤزله ، اوخ قاچماسین. مواظب باش تیر رها نشود.
قاچار ها! رها میشود ها!
این جملات کاربرد کلمه ی قاچار را که معنی « رها» ، « آزاد» دارد نشان میدهند.
----
بنابرین کلمات:
1- کاس، آس، آذ، کاچ، قاچ ، قاجار، قجر، در کنارمعانی تحت اللحفظی فرار و فرار کردن، معانی « رها، آزاد» هم دارند. و دقیقا در نامها به همین معنی کاربرد داشته است. از این رو نیز « فرد آزاد» را در نام آراز خوشبخت نامیده اند.
که یکی از معنی های آراز «خوشبخت و خوشبختی» است.

2- گزر، که تحت اللفظی معانی« سیار، قدم زننده، گردش کننده، » دارد ، معنای منظوری و مجازی، کوچگر، محافظ، فرد آزاد، سیار نیز دارد.
--------
معنی و مفهوم منظوری گزر و کاس و قاجار، آذ ، آراز در اینکه اشاره به « رهایی و آزادی» و «خوشبختی» دارند مشترک اند.