Skip to main content

نام تقی افشانی را در همان

نام تقی افشانی را در همان
آ. ائلیار

نام تقی افشانی را در همان اوایل که گروههای معتقد به مبارزه ی مسلحانه تشکیل میشد شنیده بودم.
بعدها فهمیدم تقی از اعضای سازمان چرکهای فدایی بوده و به ابد محکوم شده است.
وقتی بحث از مسایل دید ایده لوژیک ، و مبارزه ی زحمتکشان و پیشروان، به میان میامد
نام تقی افشانی هم وارد بحث بچه ها میشد. چرا که گفته میشد:
- تقی به مبارزه ی پیشاهنگ جدا از زحمتکشان اعتقادی ندارد.
- تقی به مارکس و لنین برخوردی ایده لوژیک نمیکند و آنها را بت نمیداند.

بعد از انقلاب که در ارومیه مطب داشت بارها مرا هم در میان دوستان مشترکمان به حضور پذیرفت.
در این دیدارها دیدم او به مارکس به عنوان یک اندیشمند ، و به لنین به عنوان یک انقلابی،
که میتوانند «درست و اشتباه» داشته باشند، برخورد میکند، وبت نمیسازد. کار سیاسی جدا از زحمتکشان را درست نمیداند.

تقی افشانی را در دوره ی خودش انسانی اندیشمند یافتم. که درسطح بالایی از اندیشه نسبت به هم نسلان خود قرارداشت.
او را در سیاست دوست نزدیک بچه ها و در طبابت دوست نزدیک بیماران دیدم.
چه میتوان گفت، انسانی بود دوست داشتنی، خواهان سعادت مردم و زحمتکشان.
خیلی ساده انسانی بود واقعا دوست داشتنی.
یادش جاودانه باد
-------
غلامحسین رستمی، یا آنچنان که بین بچه های سیاسی معروف بود « غلی رستمی » از جوانان سولدور(نقده) ،
و از تشکیل دهندگان « گروه نقده» به شمار میرفت. که در سالهای 51 و 52 در زندان ارومیه بودند.
گروه نقده مانند گروههای اورمیه و تبریز و اردبیل و «خوی-سلماس» از اولین گروههای معتقد به مبارزه ی مسلحانه بود که
اعضای آن و آنها در سالهای مذکور در زندان اورمیه بودند. تقریبا مجموع گروهها به 50 و چند نفر میرسید.

اشتباه نکنم گفته میشد رستمی به شش سال محکوم شده است.
رستمی در عین حال یکی از سخنگویان بچه های نقده در زندان بود که مسایل زندانیان را در ارتباط با مقامات زندان مطرح میکرد و از خواسته های بچه ها دفاع مینمود. او در چندین اعتصاب که بخاطر « داشتن بند سیاسی جدا از عادی ها» صورت گرفته بود شرکت فعال داشته است.

او صاحب خصایل و آگاهی لازم برای دفاع از منافع تبعیض دیدگان و زحمتکشان بود که در این راه نیز جانش فدا شد.
رستمی بعد از انقلاب توسط حکومت اعدام شد.
لازم است دوستانی که با سرگذشت این انسانهای کوشا و مبارز و فدایی بیشتر آشنا هستند ، آنها را بنویسند که فراموش نشوند.
فراموشی این چیزها فراموشی هستی خودمان است، که هرگز چنین مباد.
یادشان زنده و گرامی باد.