Skip to main content

علل انقلاب ایران از دید جان

علل انقلاب ایران از دید جان
آ. ائلیار

علل انقلاب ایران از دید جان فوران جامعه شناس:
« انقلاب ایران رخدادی خلاف قاعده نبود، ...
علل عمیق انقلاب ایران را می‌توان در ... توسعه وابسته، سرکوب حکومتی، فرهنگ‌های سیاسی مقاومت، سقوط اقتصادی و گشودگی در نظامهای جهانی یافت.
این علل در انقلاب‌های موفق دیگر نظیر مکزیک، کوبا، و نیکاراگوئه نیز نقش بازی کردند.»
A Century of revolution: social movements in Iran

مشکلات بزرگ « اقتصادی، سیاسی، فرهنگی»:
دقت کنیم این «مشکلات» در گوهر خود ، شخص و آدمها نیستند، بلکه سرشت شان « روابط» است.
و از آدمها جدا و مستقل اند، گرچه بین افراد و جامعه جریان دارند.
برای مثال « رابطه ی خرید و فروش»، یک رابطه است، آن، نه شخص خریدار است و نه شخص فروشنده، بلکه « جریان عملی» ست بین این دو . یعنی « دادن یک چیز - و گرفتن چیز دیگر»، که در کل « حرکات » اند.
این است که حرکات و روابط با خود اشخاص یکی نیستند . رابطه میتواند قطع شود، عوض شود، ولی آدمها همان حسن و حسین میمانند.
اگر افراد را A و C بنامیم رابطه حرف B است که بین آنها قرار دارد: رابطه ی خرید و فروش:
A-B-C
رابطه اجتماعی در عین حال که خود آدمها نیستند اما بین آدمها و اشیا جریان دارند و بدون آدمها نمی توانند موجویت داشته باشند.
------
جامعه را مجموعه ی روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بین جمعیت تشکیل میدهد.

وقتی در جامعه مشکلات بزرگ « اقتصادی، سیاسی، فرهنگی»، بوجود میاید و حل نمیشوند، شرایطی بوجود میاید که جامعه دچار بحران میشود. وقتی افکار هم آماده میشود و بخش معنویت روابط اجتماعی بحرانی را تکمیل میکند ، گفته میشود: شرایط معنوی و مادی بحران اجتماعی دست به دست هم داده اند. هر گاه حکومت نتواند اینجا مردم را کنترول کند، شرایط جهانی به مردم امکان بدهد، حادثه رخ میدهد که اصطلاحا انقلاب گفته میشود.
انقلاب را نه افراد بلکه « روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و امکان جهانی» پدید میاورند. و بر این اساس آدمها به حرکت در میایند. به حرکت درآورنده ی آدمها نه خودشان، بلکه « مجموعه ی روابط بحرانی» موجود در جامعه است.
بحران اگر نه همه ، اکثریت مردم را به حرکت در میاورد. امکان ندارد اکثریت مردم از بحران که در خارج از آنها جریان دارد ، بگذرند و در خانه بشینند. این کار بدست خودشان نیست . بحران ایده یا فرمان حرکت را برای آنها داده است.
این فرمان از زبان رهبران و احزاب هم شنیده میشود.
---
رد یا قبول فکری که بحران ایجاد میکند
هر کس به اندازه ی دانش خود میتواند در مورد فکری که بحران ایجاد میکند تصمیم رد یا قبول بگیرد.
معمولا سطح دانش افراد عامی را که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند همین فکر که در بحران تولید شده تشکیل میدهد.
چون با تجربه ی زندگی آنها مطابقت دارد.
تنها بخشی از افراد روشنفکر ، نه همه یشان، که دانشی بالا تر از افکار تولید شده در بحران دارند، میتوانند، ایده ها را آنالیز کنند.
اکثریت مردم قادر به چنین آنالیزی نستند و دنبال جریان راه میافتند.
سازنده ی افکار هرشخص محیط اوست. و دانش فرد امکان آنالیز میدهد. دانش در سطح محیط باشد شخص نمی تواند تصمیم دیگری غیر از آنچه محیط میگیرد اتخاذ کند.
----