Skip to main content

تاریخ جعلی:

تاریخ جعلی:
Anonymous

تاریخ جعلی:
من در سه یادداشت خود به بررسی تاریخ و آثار تاریخی موجود در جغرافیای مشخصی از آذربایجان پرداختم و در این محدوده چیزی با قدمت فراتر از دو صده نیافتم. اگر توصیفات کوتاهی از ادامه فهرست کتاب 620 صفحه‏ای "تاریخ مرند" جناب جلالی را برایتان بیاورم، خواهید دید او نیز چیزی برای نمایش پیدا نکرده است و در منطقه مرند 200 ساله از فرط تنگ دستی از صفحه 381-600 را به معرفی علما و مراجع ، بزرگان و نویسندگان و شعرا و خوشنویس‏ها اختصاص داده است و از صفحه 179-249 را با بررسی مکتوبات جهانگردان و سفرنامه نویسانی پر کرده است که از مرندی دیدن نموده‏اند که تا همین اواخر چیزی برای دیدن نداشت. اسامی این سفرنامه نویسان و جهانگرانی که در این کتاب ذکری از آنها برده شده است عبارتند از:

«ویلیامجکسن، آگوست بن تان، ژان تاورنیه، میسیو شاردن، لیدی شل، هنریش بروگشن، ژوبر، فرد ریچاردز، خلیل عراقی، حاج سیاح، جیمز کارری، مادام دیالافووا، اولیا چلبی، آمبروسیوکنتارینی، موریس دوکوتز بوئه، دررویل، ناصر خسرو قبادیانی، بلمغچ بارون فیودورکورف، خانلر میرزا اعتصام الملک، یک بازرگان ونیزی، دیسم ابن ابراهیم، مظفرالدین شاه، دکتر فووریه، ناصر الدین شاه قاجار، میرزا صالح شیرازی».
حال شما با این آثار مادی موجود از مرند، به این مسئله فکر کنید که در صفحات 99-176 از کدام تاریخ باستان، روادیان، رنسانس اسلامی، مغولان و تیموریان و صفویه تا مشروطه می توان سخن گفت؟!. وقتی حتی یک مسجد با قدمت نیز در این ناحیه پیدا نمی‏شود و هر جایی را که می نگریم صلیب های ارامنه به چشم می خورند که در 150 سال اخیر برافراشته گشته‏اند. بنده پشیزی نمی توانم به این گنده گویی‏ها ارزش قائل باشم، چون وقتی در سرزمینی چیزی برای نمایش وجود نداشته است باید پرسید، این حضرات جهانگرد از کجای مرند دیدن کرده اند؟. چنانچه در نقشه ترسیمی توسط روسها در زیر می بینید:

http://s5.picofile.com/file/8102561800/1457671_325256794279843_729641951_n.jpg

آیا کسی می تواند در این رسامی،مانده ازسال 1827 میلادی،اثری از شهر مرندبیابد؟
با این توضیحات و با نمایش تصویری از نقشه رسم شده توسط روس ها که در آن شهری به نام مرند هنوز در روی خاک وجود خارجی نداشته و تنها محل تاسیس این شهر مشخص گردیده است، کل اطلاعات تاریخی مربوط به کتاب تاریخ مرند جناب جلیلی را که از پیشینه ای فراتر از 150 سال سخن به میان آورده‏اند . در این کتاب از شهرهای آذربایجان تنها تبریز، خوی، آستارا و اردبیل قابل شناسایی است و هیچ شهر دیگری قابل پیگیری نمی باشد و خود این شهرها نیز جدیدا سرهمبندی شده‏اند.
پل ضیاءالملک جلفا:«تاریخ از پل های زیادی یاد می کند که امروز یا نشانی از آنها باقی نمانده و یا بقایایی از خرابه های آنها در مسیر ارس به چشم می خورد که بی درنگ روزی واسطه بوده اند. میرزا بالا سابقه پل های تاریخی جلفا را که تنها بقایایی از آنها باقی مانده، تا دوره امپراتور روم عقب می برد... تیمور[به احتمال قریب به یقین در پاییز سال 788ه.ق.] از تبریز و از طریق مرند ودره دز به سوی نخجوان روان شد و به پل ضیاالملک رسید و در آنجا فرود آمد.»(صفحه366)

مانده‏ام که در توضیح متن بالا چه چیزی بنویسم، چگونه می توان قبول کرد ابنیه حیاتی یک منطقه به مرور نابود شوند و کسی برای تعمیر و بازسازی چنین سازه‏های مشترک المنافعی هیچ اقدامی نکند. دوحالت ممکن است:
1- ابنیه جدید و با کیفیتی ساخته شوند و آنهایی که قدیمی هستند متروک شوند.
2- این ابنیه به دلیل عدم استفاده در اثر خلا جمعیتی و در نتیجه عدم بازسازی و تعمیرات مکرر نابود گردند. در آن منطقه هنوز هم پل‏هایی فراتر از دوران ساخت و ساز های رضا خان دیده نمی‏شود. پس ابنیه‏ای که اکثرا با سرمایه گذاریهای روس ها ایجاد شده بود به دلیل خلا جمعیتی و عدم استفاده ، به مرور نابود گشته‏اند. البته استفاده از کلمه پل‏ها در جملات بنده شاید عده‏ای را با شک بیندازد، چود در اصل پل‏هایی در کار نبوده اند و خارج از توصیفات تاریخ نگاری جعلی تورکان دیگر نمی توان آثار مادی از این سازه‏ها در روی زمین پیدا کرد که درباره آنها ادعا کرده‏اند. نکته جالب دیگر اینکه در حد فاصل رومیان تا تیموریان کسی در این سرزمین نیازی به ساخت چنین سازه‏هایی را نداشته است، چون انسانی در منطقه ساکن نبود. در قسمت زیارتگاه‏ها و بقاع متبرکه مرند آنقدر حرف مفت بدون مالیات زده شده است که ورود به آن را نیاز نمی بینم فقط کافی است متذکر شوم با وجود مقبره هایی چون: «پیر اسمعیل، پیر اسحق، پیر خموش، پیر موسی و پیر ولی»