Skip to main content

سیاست و نظر دیکتاتوری حاکم از

سیاست و نظر دیکتاتوری حاکم از
آ. ائلیار

سیاست و نظر دیکتاتوری حاکم از طرف جناب «خواننده » به روشنی بیان شده است. این چیز تازه ای نیست، حکومت از بدو پیدایش خود این سیاست را دنبال کرده است. و منطبق است با سیاست همه ی تمامیت خواهان :
-«هم زیستی مسالمت امیز بین ترکان و کردان همانند کشور عراق و ترکیه هر گز وجود نخواهد داشت »
-« وظیفه دولت مرکزی روشن تر میشود . »
-«.در ایران نباید هر گز خلع قدرت بوجود اید»
----
1-راه حل جناب خواننده : پناه بردن به حکومت مرکزی کنونی و آینده
« طرفدار و تابع و برقراری دولت مرکزی اسلامی باشید . تا کرد ها امنیت شما را از بین نبرند. »
کوتاه، پناه ببرید به جمهوری اسلامی یا جانشین آن حکومت مرکزی.

2-راه حل جناب « راز»:
« آزربایجان باید مسلح شود. برای حرکت مستقل آزربايجان دیگر دیر شده است. باید با ترکیه و آزربایجان شمالی جبهه مشترک ایجاد کرد. »

3- راه آلترناتیو :
امنیت و پیروزی آذربایجان نه توسط « حکومت حاکم و همسایگان» بل میتواند توسط « جبهه و پارلمان و حکومت موقت ملل ایران، مشترکا و متحدا » حفظ و حاصل شود.
توضیح در پایین:


-راه اولی ما را به سوی حکومت مرکزی دعوت میکند.( تسلیم به مرکز)
-راه دوم ما را به سوی حکومتهای همسایه دعوت میکند.( تسلیم به همسایگان)
-----
مسئله این است که ، در تسلیم به مرکز و تسلیم به همسایه « یعنی در هر دو حالت« تو» دیگر وجود نداری. این مرکز و همسایه هستند که وجود دارند.
-----
واقعیت این است که آذربایجان نه « تسلیم مرکز و همسایه» میشود و نه « تسلیم گروههای کردی زیاده خواه ».
-------
ماهیت و شرایط و مبارزه ی جنبش آذربایجان و خود آذربایجان مثل شرایط دیگران نیست. خاص است و مختص آذربایجان.
-----
آذربایجان با شرایط خاص خودش « برنامه ی رفع تبعیض، تعیین سرنوشت، اداره ی امور خود» را عملی میکند.
مهمترین ویژگی آذربایجان « راه مدنی» آن است. این راه اگر خفظ شود ، ادامه یابد، به همه ی ماجراجویی های دیگران پایان میدهد.
-----
گاها راههای مدنی به جای راههای « جنگ و کشتار» می نشینند و مشکل را به درستی حل میکنند که از عهده ی جنگها بر نمیاید.
ما راه مدنی گاندی و ماندلا را تجربه کرده ایم.
----
راه آذربایجان مدنی ست. و در شرایط لازم قدرت آنرا دارد که با تکیه به امکانات خویش از خود دفاع مشروع به عمل آورد.
--------

«تشکیل حکومت مرکزی مشترک توسط مجالس ملل مختلف ایران» ، با ماهیت جمهوری ملل ایران ، بعد از نظام حاکم ، راه را برای حل مسالمت آمیز مسایل « امنیت و آزادی و تعیین سرنوشت ملل» باز میکند.
-------- اگر روند طبیعی طی شود:
شرایط آذربایجان و حتی کل ایران دارای چهار مرحله مهم است:
1- شورای جبهه ی متحد هر خلق( که تا تشکیل پارلمان عهده دار نظم و امنیت و آزادی» ست
2- تشکیل پارلمان هر خلق( قدرت از جبهه به پارلمان منتقل میشود)
3- تشکیل دولت موقت مرکزی( توسط مجموعه ی پارلمانها)
4- آماده سازی فضای دموکراتیک برای تعیین حق سرنوشت خود و ایران
-------
قدرت جبهه ی متحد هر خلق برایند قدرت « تشکلهای صنفی و سیاسی و نظامی و فرهنگی و مذهبی و جنسی و غیره» می باشد.
این ارگانها شرایط تشکیل پارلمان را فراهم میکنند و خود « حافظ و کنترول کننده ی» آن هستند.
-------
نامهایی مانند « جبهه، پارلمان، جمهوری ملل» ممکن است عملا چیزهای دیگری باشند ولی ماهیت روند در صورت سیر طبیعی جریانات چنین می باشد. سخن از نام نمی رود بل سرشت رخداد ها مد نظر است.

---------
بنا برین امنیت و پیروزی آذربایجان نه توسط « حکومت حاکم و همسایگان» بل میتواند توسط « جبهه و پارلمان و حکومت موقت ملل ایران، مشترکا و متحدا » حفظ و حاصل شود.