نه اقاي سام قندچي
شما يا بى اطلاع هستيد و يا غرض ورزى مى كنيد و اگاهانه خاك بر چشم مردم و اب به اسياب رژيم قرون وسطايى حاكم بر كشورمان ميريزيد.
تقي شهرام يك فراكسيون نبود و قتل مجيد شريف واقفي هم مظلوم نمايي نيست بلكه حقيقتي تلخ است و بايستى محكوم شود تا تكرار نشود. حتى نظر اضداد شناخته شده مجاهدين هم مانند اقاى سعيد شاهسوندي با كشف شما همسويى ندارد.
شما همچنين مى نويسيد
"خود شاهد عدم صداقت، تهدید، و هتک حرمت مخالفین، توسط اعضأ و هواداران مجاهدین بوده ام، و آموزش آنها که مبتنی بر "هدف وسیله را توجیه میکند" بوده و هست، نظیر طرز فکر صاحب مقام های حزب نازی، که براحتی سوزاندن مردم در کوره های آدم سوزی را، بدون احساس گناه انجام میدادند."
صغرى و كبرى شما هر دو ناصحيح هستند.
در كدام اموزش سازمان مجاهدين خلق ايران امده است كه هدف وسيله را توجيه ميكند. اين در واقع شما هستيد
شما مينويسيد كه "اگر مجاهدین در ایران آزاد بود، تا افکار خود را ترویج کنند، شک دارم که حتی آنها میتوانستند 500 نفر را بسیج کنند، و دهها سال قبل، از بین رفته بودند."
اگر سازمان مجاهدين خلق ايران چنين درمانده و بى جذبه هست چرا شما و اقاي حسين سبحانى و بالاتر از همه خود جمهورى جهل جنايت كه خود را نماينده خدا بر روى زمين ميداند، اينهمه تلاش و كوشش داريد و دارند تا سازمانى را كه در ازادى كامل فقط قدرت بسيج ٥٠٠ نفر را دارد خاموش كنند.
اگر شما نديده و نشنيده ايد من غير مجاهد به چشم خود ديدم كه در همان دوران كوتاه ازادى هاى نيم بند بين بهمن ١٣٥٧ و خرداد ١٣٦٠ سازمان مجاهدين خلق ايران نه بواسطه مظلوم نمايى قتل مجيد شريف واقفى، بلكه بواسطه ارايه راهى نوين و بومي و برگرفته از باورهاى توده هاى مردم چنان رشدى كرد كه اگر خمينى و اعوان و انصارش قطره اى عدالت و دمكراتيك را در انتخابات رعايت مى كردند، حكومت خمينى را حتى در همان دوران اوج خمينى گرايى با چالشى بزرگ روبرو ميساختند.
انتقاد از سازمان مجاهدين خلق ايران و هر تشكيلات ديگر حقى مسلم است اما كينه توزى و جعل حقايق توهينى اشكار به شعور خوانندگان است.