Skip to main content

ممنون بابت اين جواب مغشوش، آن

ممنون بابت اين جواب مغشوش، آن
Anonymous

ممنون بابت اين جواب مغشوش، آن هم در نوشتاري جداگانه !
خيلي روشن و واضح در مورد( سازمان مجاهدين رجوي )توضيح داديد !!! از اين روشن تر نميشود ! اما
من نمي دانم چرا با اين استدلال به سازمان پيكار ،نميگويي ( ،سازمان پيكار تقي شهرام ) سازمان مجاهدين خلق ( م ل ) ميگويي . يا مثلا اكثريت فرخ نگهدار يا هر انشعاب ديگري ،،، در هرصورت ، سوال مشخص من در مورد معني سازمان مجاهدين رجوي ،كه با تصحيح آن به سازمان مجاهدين به رهبري رجوي اقدام كرديد ، بديعي است سعي كرديد كه تصحيح را لابلاي جملات پنهان كنيد ، مهم نيست ،
وپايي داديد :( پاسخ : سازمان مجاهدین خلق ؛ سازمان سیاسی _اسلامی چپ‌گرا که در سال ۱۳۴۴ به رهبری محمد حنیف‌نژاد پایه‌گذاشته شد. این سازمان در سال ۱۳۵۴با رهبری تقی شهرام و بهرام آرام وبا تصفیه اسلامی ها؛ مارکسیست شد و بیانیه اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به کمونیسم را منتشر نمود. )


شايد اين انشعاب خونين ترين انشعاب تاريخ سياسي ما باشد كه تقي شهرام و دوستانش به آن دست زدن ، كشتن و سوزاندن و بردن همه تجهيزات و سلاح هاي سازمان مجاهدين خلق ايران ،و شما با استفاده از جمله ( تصفيه اسلامي ها ) سعي كرديد ساده اش كنيد و شايد با ذكر "اسلامي ها "به آن مشروعيت بدهيد ، قتل و جنايتي بوده كه به تضعيف جنبش سياسي ايران و نهايتا به تقويت و به قدرت رسيدن جناح راست ارتجاعي شد چيزي كه مسعود رجوي در بيانيه ١٢ ماده اي درون زندان در همان سال ٥٤ ،به أن اشاره و تاكيد كردند ، و مرزبندي ها از درون همان زندان شروع و شدت گرفت ،
باز نوشتيد : (مجاهدین خلق؛ در حول و حوش روزهای انقلاب ناگزیرشد که ابتدا نام خود مجاهدین خلق م. ل وسپس زیر شدیدترین فشارها؛ خود را سازمان پیکار برای طبقه کارگربنامد . ) منصور شما حتما سازمان پيكار ابتدا نام مجاهدين خلق م،ل ؟؟؟ در مورد كدام فشارها صحبت ميكنيد يعني مجاهدين بايد اجازه مي دادند نام سازمان را بدزند ، يك جنبش را نابود كردند و شما انتضار داشتيد نام سازمان را بدزند ، عجيب است ، شايد شما به عمد سعي مي كنيد تاريخ را وارونه جلوه دهيد ، موقعي كه تقي شهرام توسط رژيم محاكمه شد ، مجاهدين علاوه بر اينكه در دادگاه شركت نكردند ، بلكه دادگاه را هم فاقد صلاحيت دانستند ، بگذاريم كه همين اتفاق بسا بسا كوچكتر در سازمان منشعب أزچريكها و تنها به خاطر يك ايستگاه راديويي به فاجعه انجاميد و تعداد زيادي از دو طرف كشته شدند ، ،

به خاطر اينكه مطلب طولاني نشود ، به عكسي كه از مسعود و موسي با خميني گذاشتيد شما را ارجاع مي دهم به نوشته هاي رژيم از اين ديدار و پاسخ خميني به مجاهدين ، كه اگر كمي دقت كنيد به حرف هاي خميني مرزبندي مجاهدين و خميني در إردببهشت سال ٥٨ بيشتر روشن مي شود ، ولي چه باك كه شما فكر مي كنيد با كشيدن عكس مار ، مي تواني تاريخ را به گونه ديگر جلوه دهيد ،
مجاهدین خلق مدتها است که به دنبال دیدار با رهبر انقلاب و گفتگو با ایشان برای فریب افکار عمومی است ، دیداری که به نظر می رسد با کم محلی و بی اعتنایی امام خمینی به نتیجه ای که رجوی به دنبال آن بود منتهی نشد .

این دیدار در مجموع ۱۵دقیقه بیشتر طول نکشید (۱) و آن چه که از این دیدار در روزنامه ها منتشر شد تنها یک جمله از امام خمینی بود که ایشان خطاب به مسعود رجوی و موسی خیابانی فرمودند :«اسلام بیش از هر چیزي به آزادي عنایت دارد و در اسلام خلاف آزادي نیست؛ الاّ در چیزهایي كه مخالف با عفت عمومي است.»(2)از كلام خميني به وضوع روشن است كه مجاهدين با او در مورد أزادي هاي سياسي و خطراتي كه تند روي ها و آزادي كشي ها نيروهاي رژيم انجام مي دهند ، ( كشيدن عكس مار تنها كافي نيست جناب توكلي )
خوب بر همگان واضح و مبرهن است كه وقتي أقاي توكلي مي فرماييد مجاهدين در قبل از انقلاب فعاليت نداشتن ، خود ش مدرك و سند است ،
ولي قبل از انقلاب حده اقلش تا سال ٥٤ مقبوليت حرفش را زير سوال مي برد ، چون مشخص ميشود تا سه سال قبل از انقلاب مجاهدين فعال بوده اند ،و نمونه اي كه از دادن سلاح به مجاهدين توسط خانواده و أبكي كردن يك كار بزرگ أن هم در أن زمان با خواندن نماز ،،، بسيار نچسب بود ، بايد به عنوان يك عنصر سياسي بداني كه در آن روزگار خواندن يك كتاب ممنوعه چه خطراتي داشت چه برسد به تهيه اسلحه و همكاري كردن با سازمان سياسي مثل مجاهدين و يا چريكها مي توانست چه تبعاتي داشته باشد ، جناب توكلي أيا شما مطمعن هستيد اين نمونه آخرين نمونه از همكاري مردم با سازمان در أن مقطع بود ،
لطفأ كمي كوتاه بياييد