Skip to main content

هم میهن گرامی بانو منصوره

هم میهن گرامی بانو منصوره
Anonymous

هم میهن گرامی بانو منصوره ناصرچیان، تصور می کنم، که شما در باره ی بازیگر ارزنده و صاحب نام تئاتر و سینمای ایران آقای علی نصیریان کمی بیش از حد بی انصافی به خرج داده ای، وقتی در باره ی ایشان می نویسی؛ «...در مقابل “قباد” با یکی از پیشکسوتان سینمای ایران، علی نصیری با نقشی فوق‌العاده قوی در این سریال روبرو هستیم، از معدود بازیگرانی که توانست به راحتی از فیلمفارسی به فیلم جمهوری اسلامی دگردیسی کند بدون اینکه از محبوبیت‌اش کاسته شود...»


آقای نصیریان جزء سینماگرانیست که نمیتوان ایشان را آلوده ی فیلمفارسی پنداشت. او در کنار بسیارانی دیگر چون زنده یاد داوود رشیدی از ارزندگانِ سینمای کشورند، که در سایه ی قدرت بازیگری خوب محبوبیت، و در سایه ی محبوبیت خود نزد ایرانیان، در کنار و همراهِ با بزرگانی دیگر، از به پوچ گرائیدن هنر سینما و تئاتر جلو گرفته و می گیرند.

مجموعه ی تلویزیونی شهرزاد علیرغم تمامی معایبش همانگونه که شما هم اشاره داری؛ «...یکی از پر مخاطب‌ترین سریالها در ایران و کشورهای فارسی زبان همسایه شده است...»
و اینهمه را در سایه ی داستانِ نزدیک به واقعیتش، و بازی بسیار هنرمندانه و نزدیک به واقعیتِ زندگی هنرپیشگانش دارد.

لذا نقد شما را در باره ی این اثر هنری عادلانه نیافتم. آثار هنری هنرمندانِ واقعی همواره در ورایِ استبداد و کُنشِ مستبدین زمان قرار دارند.
همانگونه که خلق آثار ماندگار چون مجموعه ی تلویزیونی دائی جان ناپلئون، فیلمهای سینمایی چون تنگسیر، داش آکل، قیصر، سفر سنگ، گوزنها و.... ربطی به اداره ی فرهنگ و هنر محمدرضاشاهی و تعالیمش نداشت
آفریده شدن مجموعه ی تلویزیونی شهرزاد، و فیلمهای سینمائی چون جدایی سیمین از نادر، فروشنده، دستنوشته ها نمی سوزند و ... نیز ربطی به وزارت ارشاد ج.ا. و تعالیمش ندارد.

و اساساً هر آنجایی که هنر و اثری هنری به خدمتِ توجیه، تفسیر، حمایت و در سمتِ اهدافِ سیاستی خاص قرار گرفته، بواسطه ی از دست دادنِ چشم بیدار خود، ارزش خود را نیز از دست داده است.