Skip to main content

جناب توكلي بگذار نوشته ات را

جناب توكلي بگذار نوشته ات را
Anonymous

جناب توكلي بگذار نوشته ات را با هم دنبال كنيم ، و عرض كنم خدمتان ترا خدا تاريخ ننويس،
يا حده اقل واقعي بنويس ، يا حده اقل بگذار ما بميريم بعد بنويس،
فرموديد : بنابراین موضوع مسعود رجوی و تقی شهرام نیست . هر دو اینها علیرغم تیز هوشی ؛ دو سر التقاط سازمان مجاهدین خلق بودند. پایه های فلسفی مجاهدین از ابتدا کج گذاشته شده بود. از قدیم گفته اند که بار کج به منزل نمیرسد )
چرا فكر مي كني هركسي يا هر جرياني به گونه اي كه شما فكر مي كنيد ، فكر نميكند بارش كج است ؟
چرا فكر ميكنيد هر كسي يا هر جرياني با هر طرز تفكري از بهترينهاي انديشه هاي ديگر استفاده كند ، التقاطي است و چون التقاطي است بارش كج است و لاجرم به مقصد نمي رسد ؟
چرا فكر نميكنيد كساني كه تنها به داشته هاي خود اكتفاء مي كنند و از دانش فكري ديگران كه گأها ممكن است با داشته ها و دانش أنها متفاوت است استفاده نمي كنند ،

محكوم به شكست هستند. نمونه اش وضعيت سازمان مطبوع خود شما و حزب توده ، پيكار و رنجبران وووووهر سازمان ماركسيستي ديگر ،،،سازمان چريكهايي كه نهايتا شما را از يك مبارز بر عليه ديكتاتوري به يك مبارز اينترنتي تغيير وضعيت داد، أن هم در دوره اي كه ديكتاتوري شيخ بسا بسيار وحشيانه تر و ددمنش تر از ديكتاتوري شاه است ، در برابر اين ديكتاتوري است كه شما دستانتان را بالا برديد ،شكست را پذيرفتيد ، به همكاري با رژيم تن داديد و براي مبارزه با مبارزان تقاضاي مجهز شدن سپاه به سلاح سنگين شديد و حالا هم به طرق مختلف در مراسم را دادن و حمايت از جريان اصلاح طلب رژيم كه دستانشان تا مرفع به خون مردم آغشته است ادامه مي دهيد . ( لفظ شما ، لزوما به سازمان اكثريت برمي گردد و نه دقيقا خو شما )
حالا خود انصاف دهيد كه بار شما به مقصد نرسيد يا بار مجاهدين ؟؟
اينكه شما مجاهدين را به هر شكل ( چه ايدولوژي و چه سياسي ) قبول نداشته باشيد حرفي نيست ، مهم ماندگاري در صحنه نبرد است ، آنكه از نظر تشكيلاتي از جبهه ملي اش بگير تا نهضت أزادي ، از چريكها و توده و تا الا ماشالله احزاب مختلف ديگر ، اكثر اين احزاب و سازمانها نهايتا به سايتي در صفحه مجازي تبديل شده اند ، و كماكان تاثير از رژيم مي گيرند تا آنكه روي سياست هاي رژيم تاثير بگذارند ، نوشتن اعلاميه اي يا محكوم كردن موردي .
در أخر نوشته ايد كه مسعود رجوي و تقي شهرام قرباني دو طيف يك التقاط بوده اند .
وقتي كه تكليف خود را با كلمه التقاط اين معجون شاهي و شيخي روشن كرديد شروع كنيد به تاريخ نوشتن ،
شايد أنچه كه مي نويسيد واقعي تر به نظر أيد .
سوال أخر ، أيا تا حالا فكر كرده ايد ،با توجه به وضعيت سياسي حاكم بر ايران و چهره كريه نظام جمهوري اسلامي كه صدها بار بيشتر روي ديكتاتوري شاه را سفيد كرده است از دانشگاههاي چند مليوني ايران كه چندين برابر دوران شاه دانشجو دارد و در اكثر نقاط ايران دانشگاه هست ، هيچ جريان جديد سياسي در نحله هاي مختلف فكري بوجود نيامده است ؟ و هنوز تحكيم وحدت نقش اپوزسيون دانشجويي را بازي مي كند و يارانش را بعد از فارغ التحصيلي به خارج مي فرستد تا أن نقش را با چهره ديگر و مواد ديگر ادامه دهند ؟
فكر كردي چرا در قبل از انقلاب ، سازمانهاي سياسي با از دست دادن رهبران خود ، ،به راه خود ادامه مي دادند ،؟
فكر كردي چرا بايد اصلاح طلبان حكومتي از خلخالي گرفته تا روحاني نقش تغيير دهنده اوضاع را بدست گرفته و مي گيرند و هيچ تغييري هم در اوضاع مملكت در هيچ زمينه اي داده نمي شود ، وباز گزارش مي كنند كه اگر كاري نكردند به خاطر اين است كه دستانشان بسته است و باز هم شما يان با اشراف به دست بستگيشان ( در صورت واقعي بودند ) همچنان به دنبال تغيير از طريق إصلاحات هستيد ؟
پس براي اينكه تاريخ بنويسيد لطفأ اول رژيم جمهوري اسلامي را بشناسيد
از دانش جرياني كه ظرف ٣٨ سال گذشته با بهاي بسيار به مبارزه بي امان خود با آخوندها ادامه داده است استفاده كنيد ، و نگران نباشيد از اينكه به شما التقاطي بگويند ،،
اگر نگرش شما اكنون بعد از اين همه مصائب به اين رسيده است ،كه سازمان شما يا تفكري كه شما به دنبالش بوده ايد نا كارا و ناپيگير بوده است دليلش را در خودتان ببنيد ،اگر بنا به اجبار زيبايي هاي غرب را چه حوضه فكري و چه در حوضه سياسي و أزادي هاي اجتماعي پسنديد ، نگران اين نباشيد كه به شما التقاطي بگويند ،از
زيبايي ها و خوبي هاي هر تفكري كه كمك مي كند شما را حتي يك قدم به جلو ببرد ،نهراسيد ،
چون اين گونه انديشدن نيست كه شما را به مقصد نمي رساند ، بلكه دگم بودن و مال خود را بهتر از ديگران دانستن است كه شما را به مقصد نمي رساند ،
فقط كافي است كمي عميقتر به جايگاهي كه هستيد ( از نقطه شروع أرماني تا اين نقطه ) نگاه كنيد .