Skip to main content

سعيد رضا :«ايا شما واقعا بر

سعيد رضا :«ايا شما واقعا بر
کیانوش توکلی

سعيد رضا :«ايا شما(کیانوش توکلی) واقعا بر اين باوريد كه اگر سازمان هاى سياسى همه به فراخوان روزنامه كار بعد از انشعاب لبيك ميگفتند و سياستى مانند حزب توده و سازمان اكثريت در پيش ميگرفتند، خمينى و نيروهاى متصل به او داراى چنان پتانسيلى بودند كه اجازه حتى حداقل فعاليت را به سازمان ها و نيروهاي دگر انديش تا سال ١٣٦٧ بدهند. ...اين بى انصافى بزرگى است كه حالا ما طلب كار انها نيز بشويم كه چرا با خمينى همكارى نكرديد و ما را از بين نبرديد.» اگر اینجانب سیاست ماجرا جویانه 30 خرداد مسعود رجوی را نقد می کشم به معنی درستی سیاست سازمان اکثریت و حرب توده نیست . این دو سازمان چپ به آنطرف بام افتاده بودند.. قبلا هم در باره سیاست های انحرافی آنان نوشتم و بازهم در باره سیاست سازمان اکثریت خواهم نوشت .( بویژه مطالبی دارم که تا به امروز پوشیده مانده است) اما در پاسخ به اظهارات جناب سعيد رضا:

واقعیت این است که خمینی و خمینی پرستان دو مقوله جداگانه بودند؛ این تفاوت در زمان انقلاب بسیار زیاد بود ؛ علت عدم شناختی بود که نسبت سیاستمداران همراه خمینی بود، در آن روز ها ،اکثر سیاستمداران سعی می کردند که خود و سیاست های خود را پشت نام و عکس خمینی پنهان سازند. آنقدر اوضاع شیر تو شیر بود که انگار همه نقش سایه خمینی را بازی می کردند . خمینی ابتدا به قم رفت ولی خمینی پرستان سوپر ارتجاعی او را تحریک کرده و آیت الله را به تهران برگرداندند و خمینی هم به محض رسیدن به تهران زیر اب نخست وزیری مهدی بازرگان که خودش او را به مسند قدرت رسانده بود _زد. بنی صدر و قطب زاده هر دو خمینی پرست و دست بوس آقا و..... یکی رئیس جمهور و دیگری وزیر امورخارجه شد ولی تاریخ نشان داد که این دو افکار خود را پشت نام خمینی پنهان کرده بودند و خط خود را پیش می بردند. سازمان مجاهدین ، پس از انقلاب بسرعت رشد کرد و جایگاه خود را داشت ، خوب اگر در مقابل فالانژهای اسلامی که مدام به دفاتر آنان حمله ور می شدند ، سعی می کردند، سیاست آرومی را در پیش گیرند وزیاد خود را بعنوان آلترناتیو و.. طرح نمی کردند . مثلا آن روز ها سر هر کوچه برزنی مجاهدین به هوادان خود(ملیشیا) آموزش نطامی می داند ، این موضوع بسیار تحریک آمیز بود ؛ معنی اش این بود که داریم خود را برای مقابله نظامی با جمهوری اسلامی آماده می کنیم که همینطور هم شد . مجاهدین در 30 خرداد 60 قیام مسلحنه ای را علیه حکومت خمینی آغاز نمودند. خوب این سیاست مسعود رجوی ماجرا جویانه بود در حالی که بدون بوق و کرنا می توانستند کار آرام سیاسی را از دورن و بیرون انجام دهند و احتیاجی نبود که سیاست حزب توده و اکثریت را دنبال نمایند؛ کافی بود خودرا هوادار بنی صدر و قانون می نامیدند.