Skip to main content

کامنت نویسی برایم حکم « مشق »

کامنت نویسی برایم حکم « مشق »
کیانوش توکلی

کامنت نویسی برایم حکم « مشق » نویسی دم صبح را دارد که معلم ها روز بعد ، خطی ویا ضربدری بر ان می کشند و نمره ای می دهند .آری کامنت نویسی را دوست دارم ؛ اینجا می نویسم و دیگران با اسامی مستعار نظر بی پرده خود را می نویسند و برخی مواقع ، قدری حالم را جا می آورند . بر عکس ؛وقتی نوشته ات را به دوستی قبل از انتشار نشان می دهی ، اگه تو دلش خوشش نیامد، برحسب تعارب می گوید «خوب است» ویا «بد نیست ویا در کل خوب بود» کسی روک راست نمی گوید ، «رفیق چرند نوشتی » ویا نوشته بی ربطه و... . مدتی است که صبح های خیلی زود بیدار می شوم و خاطراتی از آن سالها را می نویسم . این بار در باره سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت ) ویا آنچه تنها گفته می شود «اکثریت » البته بسیاری هم آن را با صفت «خائن » مزین می کنند. تا کنون دو گونه نوشته در باره اکثریت انتشار یافته است :

برخی یکسر توجیه و تمجید ودر طرف دیگر یک سر بد گویی و لجن پراکنی تهوع آور . ..کمتر نوشته ای منصفانه و رئالیستی در باره «اکثریت » دیده ام . البته ، این نگاه «سیاه و سفید» در مورد همه ی سازمانهای سیاسی ایران وجود دارد . در نقد مجاهدین ، مسعود رجوی و تقی شهرام سعی کردم که بدور از این نگاه باشم . در بررسی اکثریت سعی می کنم ، تجربیات شخصی ، دیده و شنیده را و اصولا چرا سازمان چریک های فدایی که با تند روی های یک سال و نیم اول ؛ به دو بخش اقلیت و اکثریت مبدل شد و سرانجام اینکه تفاوت ماهوی اکثریت و حزب توده را از جوانب مختلف را بررسی کنم . بخش نخست «گفتگوی کیانوری با چریک های فدایی» نام دارد : نوشته بودم که چند ماه مانده به انقلاب چریک ها در «خواب» جنگ و گریز با ساواک بودند و هیج نمی دانستند که ساواک در حال فروپاشی است و کنترل از دست آنان خارج شده است. ولی چریک ها همچنان در خانه های تیمی گرفتار مقرارات خود ساخته بودند، از یک سال قبل از انقلاب خانه ای درمجیدیه تهران کرایه کرده بودیم , خانه ای تازه ساخت ، یک طبقه با دو اتاق و یک حیاط نسبتا بزرگ کرایه شده بود خانه تیمی ما ؛ متشکل از یک زن و شوهر (مصلحتی) و منهم بعنوان دایی ... مریم سطوت هم مسئول تیم ما بود و هر از گاهی به ما سر می زد تا اینکه درست یک روز مانده به 22 بهمن.....