Skip to main content

نگاهی به دست‌آورد بزرگ هنری

نگاهی به دست‌آورد بزرگ هنری
Anonymous

نگاهی به دست‌آورد بزرگ هنری اصغر فرهادی: گل‌هائی که در جهنم می‌رویند

دکتر محسن قائم مقام 
سایت ملیون ایران | دوشنبه, ۱۶ام اسفند, ۱۳۹۵ 
شب تاریک بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دائئد حال ما سبکباران ساحلها.
(حافظ)
اصغر فرهادی هنرمند افتخارآفرین سینمای ایران مشعل پیروزی هنر ایران را به بلند‌ترین سکوی افتخار جهانی برای ایران رساند. راهی که برخی دیگر از هنرمندان ایران پیمودند و برای مردم ما آفرین به بار آوردند.
«گلهائیکه در جهنم می‌رویند» به درستی به این گروه برجسته ایرانی تعلق می‌گیرد. این هنرمندان با ارزش مملکت در سخت‌ترین شرایطی که حکومت دیکتاتوری مذهبی بر ایشان ایجاد کرده است دست از تلاش خود برای ادامه فعالیت‌های هنری بر نداشته‌اند؛ اجبار بر اینکه در فیلم‌هائی که می‌سازند زن و شوهر در خانه با چادرنماز یا روسری شرکت نمایند



با همان شمایلی که در خیابان راه می‌روند در جمع خانواده در کنار سماور بنشینند و هیچگونه لمس عاطفی در میان ایشان نباشد و یا هزار شکل دیگر در اجبار به بردن مذهب به صندوقخانه‌های مردم و فضای هنری هنرمندان.
این هنرمندان عاشق هنر باوجود این همه فشار در تحمل اجبار حکومتی در عرصه هنر، توانسته‌اند با نبوغ خود زشتی‌های اجبار حکومتی در انجام کارهای هنری خود را به صحنه‌های زیبائی درآورند. این هنرمندان گل‌های جامعه هستند که در جهمنی که برایشان ساخته‌اند توانسته‌اند رشد کم‌نظیری پیدا نمانید.
اصغر فرهادی موفق به کسب دو اسکار شده است که موفقیت بسیار ارزنده‌ای است. او در مراسم اسکار شرکت نکرد و دلیل آن را در نامه‌ای که توسط انوشه انصاری، اولین فضانورد ایرانی و در کنار پرفسور فیروز نادری، از شخصیت‌های طراز اول ناسا مرکز فضانوردی امریکا خوانده شد ابراز داشت. فرهادی در این نامه اظهار داشت که به خاطر منع ورود شهروندان هفت کشور مسلمان از جمله ایران به امریکا در مراسم اسکار که در امریکا برگزار می‌شود شرکت نمی‌کند و اضافه کرد که جدا کردن این کشور‌ها از سایر کشورهای جهان، ایجاد ترس و وحشت در میان این شهروندان می‌نماید در حالیکه «خود این کشورها قربانی تجاوز می‌باشند».
باور نکردنی است که در برابر افتخاری که اصغر فرهادی برای هموطنانش در عرصه جهانی بدست آورده است عده‌ای از ایرانیان خارج از کشور لب شکایت از او گشوده‌اند که چرا در نامه خود در مراسم جهانی اسکار جنایات جمهوری اسلامی را در برابر جهانیان برملا نساخته است. یکی در مقاله‌اش در اعتراض به اینکه چرا آقای فرهادی تنها به سیاستمداران امریکا تاخته و نامی از سیاستمداران ایرانی نبرده است می‌گوید «مرگ خوبست فقط برای وطن؟».
باید از نویسنده و سایر معترضان به فرهادی در همین زمینه که چرا به دیکتاتورهای مذهبی ایران چیزی نمی‌گوید پرسید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟ شما که می‌دانید کوچک‌ترین ایراد و اعتراض به حکومت و سردمداران نظام در ایران جرمی است که مجازات چندین سال زندان و ممانعت از کار حرفه‌ای را دارد و چنین اعتراضاتی به حکومت ایران تصمیم‌گیری بسیار حساب شده‌ای باید باشد. چه، سلامت، جان و زندگی خود و خانواده معترض در میان است. حالا شما معترضین به آقای فرهادی چرا خودتان به ایران نمی‌روید و همین حرف‌هائی را که در اعتراض به فرهادی می‌گوئید که چرا نگفته است را در ایران نمی‌زنید: مرگ خوب است فقط برای همسایه؟!
این گونه صحبت‌های ضدرژیم را هر کس، فرق نمی‌کند چه در درون یا بیرون از ایران بگوید و برنامه ماندن در ایران را داشته باشد، سرنوشتش، به‌خصوص اگر فرد شناخته شده‌ای باشد، معلوم است. سرانجام شخص اعتراض‌کننده کم‌تر از آنچه بر سر سعیدی سیرجانی نویسنده و مبارز به‌نام و یا در زمانی که ضعف و آثار فروپاشی از درون سراپای نظام را گرفته بر سر جعفر پناهی، هنرمند نامدار ایران آوردند، نخواهد بود.